responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى    الجزء : 1  صفحة : 191

«فرزندم محمد رضا خانه ندارد»

يكى از علماى بزرگ كه الان در قيد حيات هستند و از مدرسين عاليمقام و زاهد، مى‌باشند، مى‌فرمودند: آقاى گلپايگانى اجاره‌نشين بودند و حدود 25 خانه عوض كرده بودند. بعضى از اين خانه‌ها قضيه‌اى جالب دارد. يكى آن خانه‌ها خانه‌اى است كه آقا در باغ پنبه در اوايل زندگى‌شان اجاره كرده بودند. وقتى آقا رفته بودند در كوچه‌هاى باغ پنبه براى پيدا كردن خانه، پيرزنى در كوچه اسم آقا را مى‌پرسند؟ آقا جواب مى‌دهند: سيد محمد رضا. باز مى‌پرسند از كجا هستيد؟ آقا مى‌فرمايند: گلپايگانى، پيرزن مى‌گويد: آقا منزل ما در اختيار شماست. و خيلى اصرار مى‌كنند كه آقا در منزل او ساكن شود. آقا مى‌پرسند مادر چرا اينقدر اصرار مى‌كنى كه در منزل شما ساكن باشم.

پيرزن مى‌گويد: ديشب خوابى ديده‌ام، كه به خاطر آن خواب از صبح تا حالا منتظر «سيد محمد رضا» بودم. ديشب مادرت فاطمه زهرا (س) را خواب ديدم، مرا به اسم صدا زد و فرمودند: فرزندم محمد رضا خانه ندارد و دنبال خانه مى‌باشد خانه‌ات را به او بدهيد. به خاطر اين خواب از صبح منتظر شما هستم.

اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى    الجزء : 1  صفحة : 191
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست