اسم الکتاب : انديشه هاى فقهى- سياسى آيتاللّه العظمى گلپايگانى در عصر غيبت المؤلف : امامى، محمدمهدى الجزء : 1 صفحة : 63
نوزدهم و بيستم ميلادى نشان دهنده سطوح و صورت متفاوت از روابط
همنشينى و جانشينى يا تعارض ميان انديشههاى سياسى اسلام و غرب بود. فرهنگ غربى كه
عمدتا در مراكز آموزشى و پژوهشى بدون توجه به فرهنگ و فقه سياسى شيعه در ايران
توزيع مىشد در سطح مؤسسات و نهادهاى اجرايى به مصرف مىرسيد، آيت اللّه العظمى
گلپايگانى قدّس سرّه با توجه به خصوصيات فرهنگى و زبانى جامعه اسلامى به ارزيابى
عمل سياسى مسلمانان پرداخته در اين باره چنين مىنويسد:
«اين چه مملكت اسلامى است كه آموزگار و دبيران نمىتوانند بطور آزاد
اطفال را به تعاليم و عقائد دينى تربيت نمايند، كه صداى شكايت دانشجويش از جهت جهل
به حقايق اسلام از يكى از دورترين نقاط دنيا بلند شود و به جايى نرسد؟ چرا هيئت
حاكمه بر عواقب و خيم اين مطالب فكر نمىكند»[1].
به هر روى در فرهنگ ايرانى در زمان پهلوى به جاى اينكه تأكيد بر فقه
مذهب جعفرى از طهارت گرفته تا ديات كه ناظر به اداره يك كشور، يك جامعه و اداره يك
نظام است بشود، تأكيد بر بخشهايى كه دارى جنبه غير دينى بود مىشد».
[1]- اسناد انقلاب اسلامى، ج 1، تهران: انتشارات
مركز اسناد انقلاب اسلامى، 1374، ص 116.
اسم الکتاب : انديشه هاى فقهى- سياسى آيتاللّه العظمى گلپايگانى در عصر غيبت المؤلف : امامى، محمدمهدى الجزء : 1 صفحة : 63