اسم الکتاب : فرحة الغری ت علامه مجلسی المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 10
مسلمانان- بويژه شيعيان-، از دور زمان، در گردآورى سخنان آن
بزرگوار و ضبط تاريخ ايشان كوشيدند و در باره گوشههائى از سرگذشت و رفتار و گفتار
امير مؤمنان- صلوات اللَّه عليه- كتابها و رسالهها پديد آوردند؛ و در اين ميان
همه به ناتوانى خويش در گزارد حقّ آن حقگزار شريعت مصطفوى خستو بودند.
جاحظ از استادش، ابو
اسحاق نظّام، نقل مىكرد كه «علىّ بن أبى طالب- 7- محنة على المتكلّم:
إن وفّاه حقّه غلا، و إن بخسه حقّه أساء» (سخن گفتن در باره علىّ بن أبى طالب-
8- مايه گرفتارى غريبى است؛ اگر گوينده در باره او سنگ تمام بگذارد،
به غلوّ مىافتد، و اگر حقّ او را كم گيرد، بىادبى كرده باشد)؛ و متنبّى،
چكامهپرداز چيرهدست تازىزبان، عذرنامه خاموشان را اين گونه شكوهمند به نظم
مىكشيد كه:
و تركت مدحى للوصىّ تعمّدا
إذ كان فضلا مستطيلا شاملا
و إذا استطال الشّىء قام بنفسه
و صفات ضوء الشّمس تذهب باطلا
(من
از ذكر مدايح وصىّ پيامبر- 6-، بعمد خاموش نشستهام؛
چه، نمىتوان جهانى را در بيانى گنجانيد.
آن عظمت كه به ذات خويش
قائم است، نيازى به مدح ندارد؛ آيا بيهوده نيست معرّفى آفتاب عالمتاب؟)[1] با اين همه
دشوارى، دانايان نخواستند و نتوانستند از گفتن و نوشتن در باره آن حقيقت محتشم و
آن عظمت بىبديل بازايستند؛ و نخواهند خواست و توانست.
رويهها و سويههاى
گوناگون و بيشمار وجود تابناك پيشواى پارسايان و گوناگونيهاى حيات فروغمند مردى
كه همه عمر و توان خود را در برفرازيدن پرچم حقيقت و دين خداوند نثار كرد، به همه
ارباب دانش و قلم مجال مىداد كه در باره او بگويند و بنگارند و بسرايند.
كارنامه زندگانى امير
مؤمنان- 7- پربارتر از آن بود كه هيچ فقيه و متكلّم و محدّث و مفسّر و
مورّخ و شاعر و عارف و انديشهور را در جستجويش ناكام و بىبهره و تهيدست بازراند.
همه آنچه به او پيوند
مىيافت، در چارچوب نگرش الهى، ارجمند و بررسيدنى بود؛