responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس    الجزء : 1  صفحة : 212

اى منهال! روزى بر عرب گذشت به عجم افتخار مى‌كرد كه محمّد 6 عرب است، و روزى بر قريش گذشت كه به خود مى‌باليد كه محمّد 6 از قبيله قريش است، و اكنون روزى بر ما خاندان پيامبر 6 گذشته كه حقّمان غصب شده، و ما را كشته‌اند و از وطن آواره نموده‌اند، إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‌ از آنچه كه بر ما گذشته است.

چه بسيار نيكو سروده مهيار [بن مرزويه ديلمى، شاعر بزرگ عرب‌] آنجا كه مى‌گويد:

يعظّمون له اعواد منبره‌

و تحت اقدامهم اولاده وضعوا

باىّ حكم بنوه يتبعونكم‌

و فخركم انّكم صحب له تبع‌

«به عنوان تجليل و احترام پيامبر 6 چوبهاى منبرش را احترام مى‌كنند، ولى فرزندان او را زير گامهاى خود مى‌گذارند.

به چه قانونى فرزندان پيامبر 6 از شما پيروى كنند، با اينكه افتخار شما اين است كه از اصحاب پيامبر 6 و پيرو او هستيد.»

پاسخ شجاعانه فرزند خردسال امام حسن 7 به يزيد

در آن هنگام كه خاندان رسالت در شام بودند، روزى يزيد، امام سجّاد 7 و عمرو بن حسن [و به نقلى عمرو بن حسين‌] را كه گفته شد يازده ساله بود، به مجلس خود احضار كرد. آنگاه به «عمرو» گفت: «آيا با اين پسر- يعنى پسرش به نام خالد- كشتى مى‌گيرى؟» عمرو گرفت: نه، ولى يك عدد كارد به من بده و يك عدد به پسرت بده، تا با هم بجنگيم. يزيد (لعنه اللَّه) گفت:

شنشنة اعرفها من اخزم‌

هل تلد الحيّة الّا الحيّة

اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس    الجزء : 1  صفحة : 212
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست