اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 183
ابن زياد گفت: آيا تو جرأت پاسخگويى به گفتار مرا دارى؟! سپس
به مأموران جلّادش رو كرد و گفت: «اين را ببريد و گردنش را بزنيد.» در اين هنگام
حضرت زينب 3 خود را سپر امام سجّاد 7 قرار داد و خطاب به
ابن زياد، فرياد زد: «اى پسر زياد! آن همه از خون ما ريختى براى تو بس است اگر قصد
كشتن او را دارى مرا نيز با او بكش.» [ابن زياد در اين هنگام از كشتن امام سجّاد
7 صرف نظر كرد و گفت: «رهايش كنيد، به گمانم همان بيمارى و رنجورى او
را بكشد.»] در اين هنگام امام سجّاد 7 به زينب 3 رو كرد و
فرمود: «عمّه جان آرام باش تا من با او سخن بگويم.» سپس به ابن زياد رو كرد و
فرمود:
ا بالقتل تهدّدنى يا
بن زياد، اما علمت انّ القتل لنا عادة و كرامتنا الشّهادة
، اى پسر زياد! آيا مرا
از مرگ مىترسانى، مگر نمىدانى كه كشته شدن براى ما يك كار عادى است، و شهادت
مايه سربلندى ما مىباشد.
آنگاه ابن زياد دستور
داد، امام سجّاد 7 و همراهانش را به خانهاى كه در كنار مسجد اعظم كوفه
بود بردند و در آنجا زندانى نمودند.
زينب 3 [براى
اينكه مبادا بانوانى به ملاقات آنها بيايند و همين ملاقات موجب يك نوع شماتت و
تحقير خاندان عصمت گردد] فرمود: «هيچ زن عرب نژاد حقّ ملاقات با ما را ندارد، جز
كنيزان كه آنها نيز مانند ما اسيرى ديدهاند.»
گرداندن سر امام حسين
7 در كوچههاى كوفه
سپس عبيد اللَّه بن زياد
فرمان داد تا سر مقدّس حسين 7 را در
اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 183