اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 181
گفته شد: زينب 3 دختر على 7 است.
ابن زياد رو به او كرد و
گفت: «حمد و سپاس خداوندى را كه شما را رسوا كرد، و دروغ شما در گفتارتان را آشكار
نمود.» حضرت زينب 3 جواب داد:
انّما يفتضح الفاسق، و
يكذب الفاجر و هو غيرنا، همانا شخص فاسق رسوا مىشود و بدكار دروغ مىگويد، و او
ديگرى است نه ما.
ابن زياد گفت: كار خدا
را نسبت به برادر و اهل بيتت چگونه ديدى؟
حضرت زينب 3
فرمود:
ما رأيت الّا جميلا،
هؤلاء قوم كتب اللَّه عليهم القتل، فبرزوا الى مضاجعهم، و سيجمع اللَّه بينك و
بينهم، فتحاجّ و تخاصم، فانظر لمن الفلج يومئذ هبلتك امّك يا ابن مرجانه، من جز
خير و زيبايى چيزى نديدم، اينان افرادى بودند كه خداوند مقام شهادت را سرنوشتشان
ساخت، از اين رو داوطلبانه به خوابگاههاى خود شتافتند، به زودى خداوند بين آنان و
تو را جمع كند، تا تو را به محاكمه بكشد، اكنون بنگر در آن دادگاه و محاكمه، چه
كسى پيروز و چه كسى درمانده است؟ مادرت به عزايت بنشيند اى پسر مرجانه![1] ابن زياد از
سخنان زينب 3 خشمگين شد به گونهاى كه گويى بر كشتن زينب 3
تصميم گرفت.
[1]. در اينجا زينب( س) ابن زياد را به عنوان پسر
مرجانه خواند، ناپاك بودن مرجانه معروف بود، چنان كه على( ع) به ميثم تمّار فرمود:
ُ« ليأخذنّك الزّنيم ابن الامة الفاجرة، عبيد اللَّه بن زياد
، تو را شخصى پست و فرومايه،
فرزند كنيز بدكار، يعنى عبيد اللَّه بن زياد دستگير مىكند.» همان گونه كه على( ع)
خبر داده بود رخ داد.( سفينة البحار، چاپ جديد، ج 3، ص 577).
اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 181