اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 137
به ميدان رفتن بستگان امام حسين 7
جانبازى و شهادت على
اكبر 7
ياران امام حسين 7 همه به شهادت رسيدند و جز خاندانش كسى باقى نماند، در اين هنگام على اكبر
7 براى رفتن به ميدان آماده شد، او داراى زيباترين چهره، و نيكوترين
سيرت بود، از پدرش اجازه رفتن به ميدان طلبيد، امام 7 به او اجازه داد،
سپس نگاهى مأيوسانه به قد و قامت على اكبر 7 نمود، و چشمانش را به زير
افكند و گريه كرد آنگاه گفت:
اللّهمّ اشهد فقد برز
اليهم غلام اشبه النّاس خلقا و خلقا و منطقا برسولك 6 و
كنّا اذا اشتقنا الى نبيّك، نظرنا اليه،
خدايا گواه باش، جوانى
كه در صورت و سيرت، ظاهر و باطن و گفتار شبيهترين مردم به رسولت پيامبر 6 بود، و هر گاه مشتاق ديدار پيامبرت مىشديم به اين جوان
نگاه مىكرديم، براى جنگيدن با اين مردم رهسپار شد.
امام حسين 7
صدا زد: «اى پسر سعد، خدا ريشه رحم تو را قطع كند، همان گونه تو رحم مرا قطع
مىكنى.» على اكبر 7 به دشمنان حمله كرد و جنگ سختى با آنها نمود،
گروه
اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 137