يكتا هستم.
اى بنده ز روى صدق و إخلاص و ادب
در ياب بهشت، باش با عيش و طرب
جرم و گنه تو سربهسر بخشيدم
ز نهار مترس هرچه خواهى بطلب
مصيبت حضرت رسول 6 60- آيا پس از كفن نمودن و به خاك سپردن وى با جامههايش، براى مردهى ديگرى غمگين شوم؟!
61- به غم رسول خدا 6 گرفتار شديم و از اين پس تا زندهايم نمونه آن حضرت را براى نجات يافتن از رذالت نخواهيم يافت.
اكنون كه كشيد مصطفى 6 سر به كفن
غمگين نشود به مرگ غيرش دل من
چيزى كه من از خلق كريمش ديدم
تا هست حيات من نخواهم ديدن
62- رسول خدا 6 براى ما (مسلمانان) و أهل بيت خود همانند دژ بود، پناهگاه بود، جانپناهى بود از دشمن.
63- هر وقت آن حضرت را مىديدى، نور بود و هدايت، روز و شب، راه مىرفت و يا غذا مىخورد. (مىدرخشيد و راهنمائى مىكرد.)
ما را ز رسول حقّ 6 حمايت مىبود
و ز ديدن او لطف رعايت مىبود
از پرتو آفتاب رويش ما را
در خانه دل نور هدايت مىبود
[1]
[1]- عبد اللّه پسر زيد انصارى وقتى خبر مرگ محمد6 را شنيد از خدا خواست چشمهايش كور شود تا پس از محمد6 روى كسى را نبيند. همان لحظه دعاى او به اجابت رسيد. ص 127 شرح نهج البلاغة لاهيجى