(در محدوده خاصى) نيمه لخت نمود، به جاى سوت زدن لبيك اللّهمّ
لبيك قرار داد، بجاى رقص كردن، هروله ميان صفا و مروه و بجاى تفريح أيّام حج، رمى-
جمرات را كه خود يكنوع تفريح است در نظر گرفت و سرانجام هر مفسدهاى را با مهارتى
خاصّ كنترل كرد و قبل از منع كلى جايگزينى إسلامي براى آن در نظر گرفت.
در برابر آن اشعار
كذائى، وظيفه إسلامي و اجتماعى امام على 7 بود كه خلأ شعرى را با
مضامين إسلامي پر كند و چنين هم كرد.
تأسف اين است كه مطالبى
كه از امام على 7 جمعآورى شده چه نهج البلاغة و چه شعر، بيشتر مربوط
به دوران رياست آنحضرت است.
چه ميتوان كرد وقتى محيط
فكرى كوتاه باشد مطالب وقتى ارزش پيدا مىكند كه گوينده در مقام و پستى اجرائى
باشد و همين است رمز اين مطلب كه آنهمه سفارش مىكردند به حرف گوينده دقت كنيد،
كارى به سال و قيافه و مقامش نداشته باشيد.
تمثيل و تضمين
موقعى كه گويندهاى حرف
كسى را نقل مىكند، در حقيقت او را تأييد و براى او حساب باز كرده، هرچند حرف او
را براى انتقاد و مخالفت نقل كند. نقل مطالب ديگران، هرچند انتقاد نسبت به همان
مطالبى كه ذكر مىشود باشد، تأييد آنان به حساب مىآيد.
آنگاه كه شخصيتى از فردى
ضعيف مطلبى نقل كند، در حقيقت او را شخصيت داده و بزرگ كرده است كه اين عمل يكنوع
فداكارى و ايثار تلقى مىگردد.
و امام على 7
كه در اشعار و يا مطالب نهج البلاغة به اشعار و مطالب ديگران استناد مىكند، هم
ميخواهد حقّ ديگران را ادا و از آنان تقدير كند و هم ميخواهد با مرض غرور و
خودخواهى كه ممكن است در نهاد إنسان جرقه زند و رشد پيدا كند مبارزه نمايد و عملا
اين درس را تعليم دهد.