اسم الکتاب : تسلیة العباد در ترجمه مُسکن الفؤاد المؤلف : شهید ثانی الجزء : 1 صفحة : 140
عمها فقالت:
انعى الوليد بن الوليد
ابا الوليد، فتى العشيرة
حامى الحقيقه ماجد
يسمو الى طلب الوتيرة
قد كان غيثا للسنين
و جعفرا غدقا و ميرة
مغيره وفات يافت و ام
سلمه از پيغمبر خداى- 6- اجازت خواست كه به نوحهگرى او رود و
مغيره، پسر عم ام سلمه بود. اجازت يافت و رفت و اين شعرها را انشاد نمود.
و معنى چنان است كه: خبر
مرگ وليد پسر وليد را كه ابو الوليد جوانمرد قبيله باشد مىدهم. او حمايتكننده
حقيقت و بزرگى بود كه بلند ميشد به سوى طلب كينه و خون خورد از دشمنان كه بتحقيق،
در سالهاى قحط چون باران، رحمت بود و نهرى پر از آب و طعام و نان مهمان بود.
و در تمام اين اخبار،
پيغمبر خداى- 6- اين گونه نوحه سرايى كه متوفى را به آنچه از
مكارم در او بوده است مدح نمايند، عيب و منع نفرموده است.[1] و روايت كرده است ابن بابويه كه حضرت
باقر- سلام الله عليه- وصيت فرمود در موسم حج، ده سال براى آن حضرت نوحهگرى
نمايند.[2] و روايت
كرده است يونس بن يعقوب از حضرت صادق- 7- كه آن حضرت به من فرمود:
«قف من مالى كذا و كذا
لنوادب يندبوننى عشر سنين بمنى أيام منى.»
«وقف كن از مال من فلان
قدر از براى نوحهگران كه مدت ده سال براى من در منى در ايام منى ندبه و نوحهگرى
كنند.» اصحاب اخبار گفتهاند مراد به اين امر و وصيت، تنبيه مردم است بر فضائل و
بزرگوارى آن حضرت كه امت و ملت بر آثارش اقتدا كنند و اقتفا لازم نمايند و معلوم
شود آنچه اهل بيت بر آن بودند، از جهت زوال تقيّه بعد از موت.
و حرام مىشود نوحهگرى
به باطل و شمردن امورى از خصلتها كه در متوفى نباشد و