فضائل على (ع) از زبان مأمون عباسى
از براى مأمون در باره فضائل على 7 اشعار زيادى است از جمله اشعارى كه «صولى» در كتاب «الاوراق» ذكر كرده، اين ابيات است:
ألام على شكر الوصى ابا الحسن
و ذلك عندى من عجائب ذا الزمن
به خاطر مدح و ثناى وصى پيامبر على 7 ملامت و سرزنش مىشوم و اين نزد من از عجائب اين زمان است.
خليفة خير الناس و الاوّل الذى
اعان رسول اللَّه في السرّ و العلن
آن كسى كه خليفه بهترين مردمان بود و اول كسى بود كه به رسول خدا در نهان و آشكار كمك كرد.
و لولاه ما عدت لهاشم إمرة
و كانت على الايام تقضى و تمتهن
اگر على نبود براى آل هاشم حكومت آماده نمىشد و تا پايان روزگار همچنان خار و سرافكنده بودند.
فولى بنى العباس ما اختص غيرهم
و من منه اولى بالكرامة و المنن
والى شدند اولاد عباس آنچه را كه مخصوص غير شده بود پس، از على 7 به احترام و اكرم سزاوار كيست؟
فاوضح عبد اللَّه بالبصرة، الهدى
و فاض عبيد اللَّه جودا على اليمن
پس عبد اللَّه در بصره راه هدايت را آشكار كرد و عبيد اللَّه جود خود را بر اهل يمن نشان داد.
و قسّم اعمال الخلافة بينهم
فلا زلت مربوطا بذا الشكر مرتهن[1]
على 7 كارهاى خلافت را ميان فرزندان عباس تقسيم كرد، پس پيوسته به جهت اين شكرگزارى بر وى لازم است.
مأمون در مدح امير مؤمنان على 7 و اهل بيت پيامبر 6 سخن بسيار
[1] تذكرة الخواص ص 357.