اسم الکتاب : الطرائف ت داود إلهامی المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 81
پس
سابقين آنان ظالمتر بودند كه ميراث محمد 6 را از
عموها و اولاد و دخترش كه نظير مريم بود، منع كردند.
حكومت كردند بدون اين كه لياقت آن را داشته
باشند و اهل خلافت آنان را خليفه كرده باشند، آنان به محمد 6 در مقام انعامش شكر نمىكنند، آيا شكر مىكنند غير محمد 6 را اگر به آنان انعام دهد؟! خداوند به آنان منت گذاشت و محمد 6 را به رسالت فرستاد و آنان را هدايت كرد و پوست و گوشت
به تنشان پوشاند.
سپس از وصىّ و ولىّ او بد گوئى كردند و كامش
را تلخ نمودند».
گفت: قصيده طولانى است ولى به جهت قبيح بودن
مضمون آن، بقيه را حذف كردم. مهدى نامه را به كاتب خود داد و دستور داد صله بنى
اميه را قطع كردند، مردم رفتند و سيد حميرى بر او وارد شد، چون مهدى او را ديد،
خنديد و گفت اى اسماعيل، ما نصيحت ترا قبول كرديم و چيزى به بنى اميه نداديم[1].
مؤلف گويد: آيا نمىبينى چگونه موضوع وصايت
على 7 در بين بنى هاشم و غير بنى هاشم مشهور بوده است؟! و همچنين از
جمله آنچه دلالت مىكند بر ظهور نص بر وصايت على 7 و اشتهار آن در بين
مسلمانان، صورت مناظرهاى است كه مورّخان در باره مأمون نقل كردهاند طبق نقل
ارباب تاريخ، مأمون خليفه عباسى چهل تن از علما و فقهاى عامه و اهل تسنن را جمع
كرد و با آنها در باره خلافت على 7 به بحث و مناظره پرداخت و به آنها
ثابت نمود كه على بن ابى طالب وصى و جانشين پيامبر 6 مىباشد
و پس از پيامبر سزاوارترين مردم براى خلافت است، مأمون در اين مناظره به ادله و
نصوص فراوانى استناد كرده است كه علماى اسلامى در كتابهاى خود نقل نمودهاند و
تفصيل آن در مناظره مأمون با فقيهان عامه خواهد آمد.