اسم الکتاب : الطرائف ت داود إلهامی المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 252
اى ام
المؤمنين تو كه على را چنين مىدانستى چرا شمشير به رويش كشيدى؟
گفت: اى قتاده كارى كه بايد بشود، مىشود و
شدنىها هر يك براى خود اسبابى دارند[1].
حاكم از شعيب بن ابى حمزه قرشى، از زهرى، از
حمزة بن عبد اللَّه بن عمر روايت كرده كه گفت: روزى نزد پدرم نشسته بودم مردى از
اهل عراق بعد از تعريف زياد از پدرم- پسر عمر بن خطاب- گفت اين آيه از قرآن دلم را
گرفته كه مىفرمايد:
وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى ... معناى اين آيه چيست؟ عبد
اللَّه گفت: مىخواهى چه كنى؟ برو دنبال كارت مرد رفت، آنگاه عبد اللَّه پسر عمر
رو كرد به ما و گفت: اين آيه را كه خواند در دلم اندوهى آورد، كه ديگر نتوانستم
جوابش را بدهم و آن اين كه چرا من با لشكر ضلالت نجنگيدم و على 7 را
يارى ننموده امر خدا را اطاعت نكردم؟[2].
عدهاى از بزرگان و ائمه حديث از ابى بكر بن
ابى الجهم رواياتى آوردهاند كه پسر عمر در اواخر عمرش مىگفت: از دنيا هيچ اندوهى
ندارم جز اين كه چرا با لشكر ضلالت معاويه و اصحابش پيكار نكردم[3].
پيشگوئى پيامبر از جريان شهادت على 7
«خوارزمى» در كتاب خود در باب ساير معجزات
پيامبر 6 روايت كرده كه پيامبر 6 به على فرمود:
«الا اخبرك باشقى النّاس رجلان: حمير ثمود
و من يضربك يا على هذا- و وضع يده على قرنه- فيبتلّ منه هذا- و اخذ بلحيته-»
. آيا خبر ندهم ترا به شقىترين مردم كه دو
مردند؟ يكى حمير ثمود و ديگرى كسى كه ترا از اين موضع بزند- دست خود را بر فرق على
7 گذاشت- و