(خداوند به او فرمود: ما تقاضاى ترا پذيرفته
به همدستى برادرت هارون بسيار بازويت را قوى گردانيم و به شما قدرت و حكومت
مىدهيم و به بركت آيات ما بر شما دست نمىيابند، شما و پيروانتان پيروزيد).
«اللهمّ و انا محمّد نبيّك و صفيّك
اللّهمّ فاشرح لِي
صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي عليّا اشدد به ظهرى».
(خداوندا! من محمد پيامبر و برگزيده توأم
سينه مرا گشاده كن و كارها را بر من آسان ساز، از خاندانم على 7 را
وزير من گردان تا به وسيله او، پشتم قوى و محكم گردد).
ابو ذر گفت: هنوز دعاى پيامبر 6 پايان نيافته بود كه جبرئيل نازل شد و به پيامبر 6 گفت: بخوان، پيامبر 6 فرمود: چه بخوانم،
گفت بخوان: إِنَّما
وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ
الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ[2].
(سرپرست و رهبر شما تنها خدا است و پيامبر
او، و آنها كه ايمان آوردهاند و نماز را بر پا مىدارند و در حال ركوع زكات
مىپردازند).
در كتاب «الجمع بين الصحاح الستة» از جزء
سوم در تفسير سوره مائده در ذيل آيه: إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ .. از صحيح نسائى از ابن سلام، گفته: آمدم
خدمت رسول خدا عرض كردم قوم ما به خاطر اين كه ما خدا و رسولش را تصديق كردهايم
ما را دشمن مىدارند و قسم ياد كردهاند، با ما صحبت نكنند. همان موقع خداوند آيه: إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ
رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا ... را نازل فرمود: سپس بلال براى نماز ظهر اذان گفت و مردم براى
نماز آماده شدند بعضى در حال ركوع و بعضى در حال سجده بودند كه ناگهان سائلى آمد و
على 7 در حالى كه در حال ركوع