اسم الکتاب : دو دوتا، چهارتا المؤلف : پوریزدی، رحمت الجزء : 1 صفحة : 76
هنگامی استفاده میشود
که کسی از مراحل سخت و دشوار را پشت سر گذاشته و پیروز و موفق از آن
بیرون آمده باشد و نیز وقتی کسی بخواهد از سختی
کاری حرف بزند این مثل را میگوید.[1]
هَشتش گِرو نُه اش
است!
برخی افراد
همیشه بدهکار هستند؛ یعنی باید ۹ را ودیعه
نزد طلبکار بگذارند تا بتوانند ۸ را به دست آورند. کنایه از
اینکه چیزی برای خودش ندارد و اوضاع اقتصادی مناسبی
ندارد.
شایسته
است همیشه قبل از عمل به شروع کاری. تفکر و مشورت کرد و چند بار آسیبها
و فواید آن را مرور کرد. وقتیکه تمام جوانب کار سنجیده شده بااحتیاط
و دوراندیشی آن را انجام بده. چراکه برخی کارها در زندگی
تکرار ندارند. ازاینرو باید با دقت به کارها نگریست.
آنها دو نفر بودند
همراه، ما صد نفر بودیم تنها
میگویند
روزی یک گروه که تعداد آنها زیاد بود، به سفر رفتند. در
میان راه به دو راهزن برخورد کردند. راهزنها به آن گروه حمله کردند. هر کس
به فکر نجات جان و مال خودش بود. بعد از کمی زدوخورد، آنها از پس آن دو
راهزن برنیامدند؛ دزدها آنها را کتک زدند و اموالشان را به سرقت بردند. آن
گروه، نزد حاکم رفتند و شکایت کردند. حاکم وقتی شنید تعداد آنها
زیاد بوده، اما از دو تا راهزن شکستخوردهاند، با تعجب گفت: «خیلی
تعجب دارد! مایه شرمساری است؛ چگونه از آن دو نفر شکست