اسم الکتاب : سعادت از نگاه فارابى المؤلف : جابری مقدم، علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 50
الزاما خوب نيست، پس چگونه خير را مىطلبد
يا به طور حقيقى آن را براى خودش يا غير آرزو مىكند و اگر كسى بگويد كه او آرزوى
خير را ندارد، بايد پرسيد چگونه قادر است آن را استنباط نمايد در حالى كه آن را
غايت خويش قرار نمىدهد؟ پس بايد گفت ممكن نيست فضيلت فكرى جداى از فضيلت خلقى
باعث استنباط فضيلت خلقيه شود و در اين صورت، اگر فضيلت خلقيه از فضيلت فكريه جدا
نمىشود، و وجود آن دو با هم است، پس چگونه فضيلت فكرى آن را استنباط نموده سپس آن
را با خودش قرين مىنمايد؟ پس لازم است بگوييم اگر اين (فضيلت فكرى) از (خلقى) جدا
نيست. اين، آن (فكرى) باشد كه آن (خلقى) ديگرى را استنباط كرده است، پس از آن جدا
است. در اين صورت يا بايد قايل باشيم كه در اينجا متحير هستيم [در اينجا كار به
اختيار خودمان برمىگردد- خ] يا اينكه قايل به فضيلت ديگرى باشيم كه قرين فضيلت
فكرى است و چيزى بجز فضيلت خلقى است كه توسط نيروى متفكره استنباط مىشود، در اين
صورت اگر اين فضيلت مورد بحث، خود بخواهد به وسيله اراده ايجاد شده باشد، لازم
مىشود كه دوباره اين فضيلت فكرى باشد كه آن را استنباط نموده است و لذا شكى كه در
آغاز محل شروع اين بحث شد، دوباره پيش مىآيد. بنابراين، لازم است قايل باشيم كه
اين فضيلت فكرى است كه فضيلت خلقى را استنباط مىنمايد و در اين راه فضيلت فكرى
قرين فضيلت نظرى شده است. كسى كه داراى فضيلت خير و غايت برتر است به وسيله اينها
راه مىجويد.
اسم الکتاب : سعادت از نگاه فارابى المؤلف : جابری مقدم، علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 50