اسم الکتاب : سرّ سلوک (ترجمه و شرح رسالة الولاية میرزا احمد آشتیانی) المؤلف : رودگر، محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 281
و على 7 نيز در دعاى كميل فرمود:
اغفر لمن لا يملك الّا الّدعا» كه در حقيقت در نسبتشناسى انسان با خدا از حيث فقر
و غنى انسان چيزى ندارد جز اين هيچى يا انسان مالك چيزى نيست جز اين عدم مالكيت،
چه اينكه اگر به ظاهر انسان مالكيتى دارد مالكيت بالمجاز و بالتبع و عرضى و
اعتبارى است و مالكيت بالاصاله و بالحقيقه از آن خداى سبحان است.
و در تفسير عرفانى فقر گفتهاند: «فقر فناء فى الله است و اتحاد قطره
با دريا و اين نهايت سير و مرتبت كاملان است كه فرمود: الفقر سواد الوجه فى
الدارين ...»[1] و يا
گفتهاند: «مقام فقر مقام والائى است كه هركس را بدان راه نيست كه فرمود: «الفقر
فخرى»[2] يا
نوشتهاند: «و در اين مقام (محو در محو و محق در محق) است كه گفتهاند: الفقر لا
يحتاج الا الله. و چه احتياج صفت محتاج بود و قائم به ذات او، و اينجا نه ذاتست و
نه صفت. و همانا «الفقر فخرى» اشارت بدين معنى بود و ...».[3]
شجر و ثمر
همانگونه كه «فقر وجودى» به عنوان يك دكترين فلسفى عقلانى توانست بر
مدار اصولى از «حكمت متعاليه» و معارفى از حكمت ذوقى و باطنى قرار گيرد خود مبنائى
براى تحول در عرصههاى معرفتى و ساحتهاى سلوكى نيز قرار گرفته و در سير و سلوك
انسان به سوى خدا براى كسب قرب و معنويت نقشآفرين باشد البته اين اثرآفرينى و
نقشزائى زمانى ممكن و قابل تجلى است كه «وحدت تجلى» در حكمت علمى بر تجلى وحدت و
واحد و احد بر جوهره و ذات انسانى تحقق يابد و در حكمت عملى انسان ظرف ظهور وحدت
قرار گيرد و به توحّد، تجرّد، تزهد و
~hr /~
[1] - سجادى، 1362، فرهنگ لغات، اصطلاحات و تعبيرات
عرفانى، ص 363.