اسم الکتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) المؤلف : حسينى طهرانى، سید محمد حسين الجزء : 1 صفحة : 675
هر
سر موى مرا با تو هزاران كارست
ما
كجائيم و ملامتگر بيكار كجاست
باز
پرسيد ز گيسوى شكن در شكنش
كاين
دل غمزده سرگشته گرفتار كجاست
عقل
ديوانه شد آن سلسله مشكين كو
دل
زما گوشه گرفت ابروى دلدار كجاست
ساقى
و مطرب و مى جمله مهيّاست ولى
عيش
بى يار مهيّا نشود يار كجاست
حافظ
از باد خزان در چمن دهر مرنج
فكر
معقول بفرما گل بى خار كجاست [1]
\*\*\*
غَيْرى
عَلَى السُّلْوانِ قادِرْ
وَ
سِواىَ فِى الْعُشّاقِ غادِرْ
لى
فى الْغَرامِ سَريرَةٌ
وَ
اللَهُ أعْلَمُ بِالسَّرآئرْ [2]
«افرادى غير از من هستند كه قدرت بر آرامش و
سرگرمى به غير تو را داشته باشند، و افرادى غير از من در ميان عشّاق هستند كه به
غَدر و مكر دست مىيازند. (ولى منِ عاشق دست به غدر نميزنم.) از براى من در عالم
عشق و محبّت، سريره خاصّى است كه منحصر در من مىباشد؛ و خداوند است كه به
سريرههاى عشّاق اطّلاع و علمش بيشتر است
______________________________
[1] «». ديوان خواجه حافظ شيرازى» طبع پژمان، ص 18 و 19، غزل
[2] «53 ديوان ابن فارض» ص 180؛ و در تعليقه آن گويد:
اين قصيده به ابن فارض نسبت داده شده است، با آنكه در ديوان البهآء
زهير ثبت گرديده است. و زمان انشاء آن نيز در روز پنجشنبه 5 محرّم سنه 641 هجرى
معيّن شده است. و آن به شعر بهاء أشبه است تا به شعر ابن فارض و اسلوب او. و دليل
ما آنستكه: بورينى آنرا در شرح خود بر «ديوان ابن فارض» ذكر ننموده است
اسم الکتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) المؤلف : حسينى طهرانى، سید محمد حسين الجزء : 1 صفحة : 675