اسم الکتاب : ده رساله محقق بزرگ فيض كاشانى المؤلف : فيض كاشانى الجزء : 1 صفحة : 161
و لذات اين جهان، پس تمييز كند ميان كارهايى
كه در آخرت سودمند باشد و كارهايى كه در آنجا سود ندهد [سودمند نباشد] يا ضرر
رساند و به مثوبات آن اميدوار گرداند، و به عقوبات اين بيم كند و اين صادر نمىتواند
شد مگر از عقول كليه كامله كه معصوماند از خطا و زلل. پس افعال سلطنت ناتمام است،
و به شرع تمام تواند شد و افعال شرع تمام است و محتاج به سلطنت نيست، و باز نفع
اكثر امور سلطنت از ذات مأمور بيرون است و نفع امور شرع در ذات او داخل.
مثلا سلطنت امر به تجمل مىكند براى نظر ناظران كه از ذات متجمل
بيرونند، و شرع امر به نماز و روزه، مىفرمايد كه نفعش به نماز كننده و روزه
دارنده مىرسد. و بالجمله نسبت سلطنت به شرع به منزله بدن است روح را، و به منزله
بنده است خواجه را. گاه سخن او شنود و فرمان برد و گاه نه، گاه سلطنت شرع را فرمان
برد و احكام شرع را انقياد نمايد. ظاهر عالم كه ملكست منقاد باطن عالم شود كه
ملكوتست، محسوسات در سايه [ميانه] معقولات در آيند، و اجزاء به جانب كل حركت
نمايند، و رغبت در باقيات صالحات پديد شود، و زهد در فانيات هالكات به حصول
پيوندد، و راحت از مؤذيات حاصل گردد، و خيرات به عادات مكتسب گردد، و هر روز كه بر
آدمى گذرد، بهتر از روز پيش باشد او را، پس حقتعالى روز بروز بندگان را هدايت كند
و نصرت دهد و توفيق بخشد، خصوصا پادشاهى را كه رعيت را بر انقياد شرع داشته و خود
نيز انقياد نموده و گاه باشد كه بدين سبب بر دل آن پادشاه از انوار ملكوت، آن
مقدار نازل شود كه دلش به آن نشأت[1] بينا شود
و او را شوق تشبه به روحانيت بدرجات عاليه رسانده تا چنانكه در اين نشأت
[1] - رسم الخط اين كلمه در تمامى رسالهها« نشاء» است.
اسم الکتاب : ده رساله محقق بزرگ فيض كاشانى المؤلف : فيض كاشانى الجزء : 1 صفحة : 161