responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : عرفان اسلامى تفسير مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه المؤلف : انصاريان، حسين    الجزء : 1  صفحة : 213

ما عرفناك حق معرفتك وما عبدناك حق عبادتك‌[1].

آن طور كه شايسته توست تو را نشناخته و به عبادت تو اقدام نكرده‌ايم!!

عاشق او، هرچه به او نزديك‌تر مى‌شود، به عظمت و جلال او بيش‌تر پى مى‌برد و در اين صورت دچار خوف عظيم‌تر شده و عبادت خود را هرچند زياد باشد ناچيز مى‌بيند. به دنبال اين خوف كثرت عبادت هست، تا وقتى كه سالك به مقام قرب نايل شده و به وصال و لقاى محبوب مى‌رسد. آن زمان است كه خوف او مبدل به امن گشته و به عالى‌ترين درجات انسانى دست يافته است.

اين‌گونه سير و حركت و اين نحو شور و اشتياق و اين شكل خوف و كثرت عبادت را در وجود امام عارفان، مولاى موحدان، سرحلقه عاشقان، اميرمؤمنان 7 مى‌توان يافت.

در اين زمينه بهتر است كه به گفتار «ضرار بن ضمره» عاشق دلباخته على 7 در برابر معاويه توجه كرد.

معاويه به ضرار گفت: على را برايم توصيف كن، ضرار گفت: مرا از اين برنامه معاف بدار، معاويه گفت: هيچ راهى جز توصيف على ندارى، ضرار گفت: اكنون كه ناچارم مى‌گويم:

به خدا قسم، شناخت على از درك عقل و انديشه ما بسيار دور بود. بر همه چيز توان داشت، گفتارش ميزان شناخت حق و باطل بود و جز به عدالت حكمى از حضرتش صادر نگشت.

از سراسر وجود او دانش و علم مى‌ريخت و تمامى نواحى هويت و ماهيتش گوياى حكمت بود.


[1] -بحار الأنوار: 68/ 23، باب 61، حديث 1.

اسم الکتاب : عرفان اسلامى تفسير مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه المؤلف : انصاريان، حسين    الجزء : 1  صفحة : 213
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست