اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر الجزء : 1 صفحة : 154
پرسيدن پيغامبر 6 مر زيد را امروز چونى
و چون برخاستى و جواب گفتن او كه أصْبَحْتُ مُؤمِناً يا رَسُولَ اللَّه
گفت پيغمبر صباحى زيد را
كَيْفَ أصْبَحْت اى صحابى با صفا
ب 3500 كَيْفَ اصْبَحت: (جمله اسميه استفهاميه) چگونه بامداد كردى؟
مأخذ داستان روايتى است كه مرحوم فروزانفر در مآخذ قصص و تمثيلات
مثنوى (ص 35) از اسد الغابه از طريق عامه آورده است. ليكن در روايت كلينى از امام
صادق (ع) به جاى زيد، شاب من الانصار است (اصول كافى، ج 2، ص 53). و در سفينة
البحار، حارثة بن مالك بن نعمان ضبط شده (سفينة البحار، ج 1، ص 240).
علامه شوشترى اين روايت را از محمد بن سنان و او از ابو بصير كه از
شاگردان امام صادق (ع) است آورده و نام آن شخص را حارثة بن مالك بن نعمان انصارى
ثبت كرده است (قاموس الرّجال، ج 3، ص 39)- و اللّه اعلم. آن چه مرحوم كفافى در
ترجمه خود آورده (مثنوى جلال الدين رومى، ص 590) و او را زيد بن حارثه دانسته
توهمى است، چنان كه خود نيز آن را استدراك كرده است.
گفت عَبْداً مُؤمِناً باز اوش گفت
كو نشان از باغ ايمان گر شگفت
گفت تشنه بودهام من روزها
شب نَخُفْتستم ز عشق و سوزها
تا ز روز و شب گذر كردم چنان
كه از اسپر بگذرد نوك سنان
ب 3503- 3501
اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر الجزء : 1 صفحة : 154