responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر    الجزء : 1  صفحة : 155

عبداً مؤمناً: (تركيب وصفى است) بنده با ايمان، بنده گرويده.

اوش: (شين ضمير مفعولى) او را.

اين داستان را مولانا با تفضيل فراوان بيان مى‌كند و با تعبيرهاى عارفانه و بيان مراحل سير صعودى سالك از خود در خود و از خود به سوى خدا، آغاز مى‌نمايد. چنان كه در باره زيد گويد تشنه رسيدن به حقيقت بودم و بر خورد بار رياضت را حمل مى‌نمودم و تا بدان جا رسيدم كه از زمان و مكان گذشتم، آن گاه سختى مجاهدت خود را در رسيدن به حقيقت به گذشتن نوك تير از سپر تشبيه مى‌كند، سپر را چنان كه مى‌دانيم از چرمهاى سخت مى‌ساختند كه برابر تير و نيزه مقاوم باشد.

كه از آن سو مَوْلِد و مادّت يكى است‌

صد هزاران سال و يك ساعت يكى است‌

هست ابد و ازل را اتّحاد

عقل را ره نيست آن سوز افتقاد

ب 3505- 3504 مَوْلِد: زادگاه و در اينجا آغاز و نشأت مقصود است.

مادّت: مايه و در بعض نسخه‌ها به جاى مولد و مادت، «جمله ملّت».

ابد: هميشگى در طرف آينده. زمان غير متناهى از سوى آينده.

ازل: بدون آغاز از طرف گذشته.

افتقاد: جستجوى گمشده كردن.

آغاز و انجام مخصوص اجسام مادى و در عالم مادت است. اما چون از اين عالم گذشتى، از زمان و مكان بيرون شده‌اى و به خدا و وحدت رسيده‌اى، در آن جا نه آغاز است و نه انجام:

«يك روز پيش شيخ بلعباس نشسته بوديم. دو كس در آمدند و پيش وى بنشستند و گفتند يا شيخ ما را با يكديگر سخنى مى‌رفته است يكى مى‌گويد اندوه ازل و ابد تمام‌تر، و ديگر مى‌گويد شادى ازل و ابد تمام‌تر، اكنون شيخ چه گويد؟

اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر    الجزء : 1  صفحة : 155
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست