اسم الکتاب : رسالههاى خطى فقهى المؤلف : گروه محققان الجزء : 1 صفحة : 318
اتصاف به اوصاف ملكات ملكيه و اصناف كمالات بشريه در فطرت ثانيه، به اين
درجه عاليه مخصوص باشد، چنانكه مذهب شيعه است.
و منكر اين
حقيقت، در نظر صاحب نظران، از دايره بصيرت عقلى خارج و از حوزه استقامت حليت فطرت
انسانى بيرون مىماند: «وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ
مِنْ نُورٍ»[1].
باب دوم:
آداب الاستنجاء
[86] أساس: «استنجاء» به
حسب لغت استفعال است، يا از «نجوه»- به فتح نون و اسكان جيم- به معنى زمين مرتفع،
يا از «نجو» به معنى قطع و ازاله، و يا به معنى كشط[2] و كشف، در اصطلاح فقه عبارت
است از ازاله خبيثيّت بول و براز از مخرجين به طريق مقرر شرعى و براز[3]-
به فتح باء موحّده- كنايت است از نجو- به فتح نون و اسكان جيم- و آن غايط است.
و استنجاء از
بول به آب مطلق طاهر واجب و متعيّن است، و به هيچ چيز ديگر جايز نيست و به غير از
آب چيزى ازاله خبث بول نمىكند؛ به نصّ سيّد المرسلين و اوصياء معصومين- صلّى
اللّه عليه و عليهم اجمعين- و اجماع مجتهدين فرقه ناجيه امامية- رضوان اللّه تعالى
عليهم-.
[3]. در حاشيه آمده است:« حق آن است كه براز- به فتح-
كنايت است از غايط، و براز- به كسر- مصدر است، به معنى حرب و مبارزه چنانچه ابن
اثير در جامع الأصول و نهايه و مطرزى در مغرب و علامه زمخشرى در فائق و اساس
البلاغة ذكر كردهاند، و آنچه را جوهرى در صحاح گفته: به كسر عبارت از غايط است،
صحيح نيست و من بر آن اعتماد ندارم»( منه ; تعالى).
اسم الکتاب : رسالههاى خطى فقهى المؤلف : گروه محققان الجزء : 1 صفحة : 318