اسم الکتاب : رسالههاى خطى فقهى المؤلف : گروه محققان الجزء : 1 صفحة : 317
استحباب اعاده است.
[85] تنبيه: امام علماى
عامه و علامه ايشان، فخر الدين رازى[1]
در موضعى از كتاب نهاية العقول بر سر جاده انصاف آمده، بر اصحاب خود اعتراض مىكند
كه هرگاه نبى 6 در هدايت امت اين مقدار اهتمام داشته باشد كه در باب بيت الخلا
رفتن تنها، سى و شش وظيفه تعليم فرمايد، سواى واجبات، و اين امر سهل جزئى را براى
امت مفوّض ندارد، چون تواند بود كه از دنيا رحلت كند و وصى و خليفه و امامى بعد از
او، نائب نفس مقدس او و حافظ احكام شرع و مهجه دين و بيضه اسلام[2] كه سعادت امت به متابعت و
شقاوتشان به مخالفت او منوط بوده باشد، نصب ناكرده و اين قسم امر مهم و خطب عظيم
را مهمل گذارد و تعيين اين مرتبه بلند پايه را كه تالى نبوت و ثانى رسالت است، به
اقتضاى رأى امّت و مقتضاى اختيار ايشان تفويض نمايد، چنانكه طريقه اهل سنت است؟
همانا كسى كه
از خرمن عقل، يك جو بهره داشته باشد، هرگز اين قول باطل را باور ندارد و تجويز اين
احتمال محال را، نهايت حماقت طبع و سفاهت نفس و منتهاى مراتب سخافت عقل و طفافت[3]
حدس شمرد و همانا كه عقل صريح مستقيم حكم كند كه در قانون حكمت بالغه و سنّت عنايت
اولى، واجب است كه امام خلق و خليفه رسول اللّه از جانب جناب مقدّس ربوبى منصوب، و
به نص صريح رسول الهى منصوص، و به حسب استحقاق ذاتى و كمال جوهر نفس قدسى در فطرت
اولى، و
[1]. در حاشيه آمده است:« در اوائل از معتزله بود فخر الدين
و در آخر با مولانا محمد غزالى شيعه شدند و مولانا احمد غزالى با محمد بحث مذاهب
مىكرد- نوّر اللّه مضجعه- در تصنيف خود ذكر كرده»،( منه( ره».