اسم الکتاب : اللباب (شرح فارسی بر خلاصه الحساب شيخ بهائى) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 87
آنرا يكجا بايد حساب كرد.
مثلا در جدولى
كه ما رسم كردهايم اوّل عدد «4» را بايد مورد عمل قرار دهيم بعد «57» چون علامت
بالاى «7» است پس «7» و عدد طرف چپ آنكه «5» باشد يك عدد است.
و سپس عدد «93»
را مورد عمل قرار مىدهيم.
و اگر علامت
اوّل بالاى عدد ما قبل آخر باشد مثلا در همين مثال اگر اوّلين علامت بالاى «5» بود
در اينجا عدد «5» و عدد طرف چپ آنرا يك عدد فرض مىكنيم كه «45» باشد بعد عدد دوّم
را كه «79» باشد و آنگاه عدد سوّم را كه «3» باشد مورد عمل قرار مىدهيم.
سپس براى عمل
بايد عددى را انتخاب كرد كه وقتى در خودش ضرب كرديم حاصل ضربش يا بمقدار عدد مورد
جذر باشد و يا كمتر بشرطى كه باقيماندهاش از منقوص منه كمتر باشد.
پس از انتخاب
اين عدد آنرا بالاى جدول فوق علامت قرار مىدهيم و عين آنرا در قسمت تحتاني جدول
رسم مىكنيم.
بعد بالائى را
در پائينى ضرب كرده حاصلش را در زير عددى كه مىخواهيم جذر آن را بدست آوريم قرار
مىدهيم بنحوى كه حاصل ضرب با آحاد عدد مزبور محاذى باشد.
سپس حاصل را از
عدد محاذى خودش و آنچه كه در قسمت چپ آن عدد است كم كرده باقيمانده را در زير آن
بفاصله كمى قرار مىدهيم.
قوله: و ان كان
كثيرا: ضمير در «كان» به عددى كه مطلوب جذرش مىباشد راجع است.
قوله: فضعه
خلال جدول: ضمير منصوبى در «ضعه» به عدد مجذور راجع است.
قوله: و علّم
مراتبه: كلمه «علّم» يعينى نشانه بگذار.
قوله: بتخطّى
مرتبة مرتبة: يعنى مراتب را يك در ميان نشانه بگذار.
قوله: و ممّا
عن يساره: ضمير در «يساره» به «ما يحاذى العلامة الاخيرة» راجع است.
اسم الکتاب : اللباب (شرح فارسی بر خلاصه الحساب شيخ بهائى) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 87