اسم الکتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) المؤلف : خواجوي، محمد الجزء : 1 صفحة : 18
فصل دوم در سبب اختلاف امتها و آگاهى
دادن به راز و رمز راه راست
30/ 2 حضرت شيخ قدس سره در رساله «مفصحة عن منتهى الافكار» گويد:
علوم- به گونهاى از قسمت- تقسيم مىشود به آنچه كه انسان در ادراكش يا به واسطه
قوا و نيروهاى بدنى در آنچه كه سازگارى با (طبيعت و) قواى بدنيش دارد استقلال و
آزادى دارد، و يا به واسطه عقلش، يعنى از جهت نظريش استقلال دارد؛ مانند علم به
وجود حق تعالى و معانى بسيط.
31/ 2 گويم: اما اولى[1]: اگر مبديت
به واجب تعالى منتهى نگردد؛ ايجاد يا مستلزم دور است و يا تسلسل، و در صورت دور؛
لازم مىآيد كه شئى پيش از وجود خودش موجود باشد و موجب تناقض مىشود، و در صورت
تسلسل؛ لزوم عدم زنجيره مترتب تا بىنهايت- هنگام فرض وجود آن- پيش مىآيد، چون آن
زنجيره عدم هر فردى از آن را لازم مىآورد كه موجب نبودن بعدى گردد، پس نبودن آغاز
مبدأ زنجيره موجب نبودن زنجيره مىشود، و اين برهان عجيبى است كه خواجه نصير الدين
طوسى قدس سره در اينجا بيان داشته است. اما اين كه امكان مجموع زنجيره اقتضاى
مبدئى را مىكند كه بيرون از ممكنات باشد وگرنه وارد شدن و بيرون شدن آن مبدأ لازم
مىآيد: در آن چيزى هست. و اما معانى بسيط[2]:
اگر اينجا موجود باشد و مركب باشد: هر مركبى در آن بسيط هست و هر متعدد و بىشمارى
در آن واحد و يكتا هست.
32/ 2 اگر گويى: موجود آن چيزى است كه به واسطه اشتراكش؛ معانى بر آن
صدق كند نه نفس معانى، زيرا حقايق- اگر يافت شوند- به واسطه اقتضاى وحدت وجود؛ حمل
بين آنها جارى نمىشود.
33/ 2 گويم: اما وجود ذهنى آن[3]:
ظاهر و مشخص است، و اما وجود خارجى: كار