اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد الجزء : 1 صفحة : 90
آنكه به منزلهايى كه در بين راه است عبور
كند. پس، از حضرت واحديت و عين ثابت در علم الهى به عالم مشيت تنزل كرده، و از
عالم مشيت به عالم عقول و روحانيان از ملائكه مقربين، و از آن عالم به عالم ملكوت
عليا از نفوس كليه، و از آن به عالم برزخها و عالم مثال، و از آن به عالم طبيعت، و
عالم طبيعت نيز به مراتبى كه دارد تا پستترين مراتب آن كه عبارت از عالم هيولى
است و آن نخستين زمين است و به اعتبارى زمين هفتم و طبيعت نازله است، و اين آخرين
درجه نزول انسان است. سپس شروع به سير كردن مىكند و به تدريج از هيولى كه مقبض
قوس است تا مقام دنا فتدلّى فكان قاب قوسين أو أدنى
بالا مىرود.
پس انسان كامل همگى و تمامى سلسله وجود است و دايره وجود با او تمام
مىشود و اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، و اوست كتاب كلى الهى، و آن سه اعتبار كه
در سلسله موجودات گفتيم در او نيز متصور است. پس اگر او را يك كتاب دانستيم آن وقت
عقل و نفس و خيال و طبع او ابواب و سورههاى او بوده و مراتب هر يك از اينها آيات
و كلمات الهيه آن كتاب خواهد بود. و اگر انسان را كتابهاى متعدد اعتبار كرديم، هر
يك از عقل و نفس و خيال و طبع، كتاب مستقلى خواهد بود كه داراى ابواب و فصولى است.
و اگر هر دو اعتبار را با هم منظور داشتيم يك دوره كتاب چند جلدى بوده و قرآنى
خواهد بود داراى سورهها و آيهها. پس انسان به وجود تفريقى و به اعتبار تكثرش
فرقان است چنانكه در حديث است كه «على 7 فصل دهنده ميان حق و باطل
است.» و به اعتبار وجود جمعىاش قرآن است.
اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد الجزء : 1 صفحة : 90