اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد الجزء : 1 صفحة : 153
و قدرت در اصطلاح حكيم عبارت از آن است كه
فاعلى ذاتا به گونهاى باشد كه اگر خواست انجام دهد و اگر نخواست انجام ندهد. و آن
مشيتى كه در قدرت الهى اخذ شده همان است كه به حسب حقيقت، عين ذات مقدس است. و اين
مطلب منافاتى با آن ندارد كه مشيت در حضرت ربوبى، احدى بوده و تكثرى نداشته باشد،
زيرا قضيه شرطيه از دو قضيه واجب و هم از دو قضيه محال و هم از دو قضيه ممكن منعقد
مىشود. و در ارتباط با استطاله قدرت است كه مىفرمايد: «مگر نمىبينى كه
پروردگارت چگونه سايه را گسترده و اگر مىخواست آن را ساكن قرار مىداد؟» كه او
تعالى با مشيت ازلى ذاتى واجب كه عدمش محال بود چنين خواست كه سايه وجود را بگسترد
و رحمت را در غيب و شهود بسط دهد. و اين مشيت از آن جهت ازلى و ذاتى و واجب بود كه
واجب الوجود بالذات بايد از همه جهتها و حيثيتها واجب الوجود باشد، و اگر مشيت
او تعلق مىگرفت كه دست فيض بخش را باز نكند و سايه وجود را ساكن نمايد همچنان
مىكرد، لكن چنين نخواست، و محال بود كه چنين بخواهد! [1] و قدرت به اصطلاح متكلم
عبارت است از صحت فعل و ترك (يعنى انجام كارى و انجام ندادن آن هر دو صحيح و ممكن
باشد، مانند قدرتى كه ما در خود مشاهده مىكنيم كه بنابر اين همان طور كه بسط وجود
صحيح است، قبض وجود نيز صحيح و ممكن خواهد بود).
______________________________
[1] خلاصه آنكه قدرت در لسان حكيم عبارت از آن است كه اگر صاحبش
بخواهد كارى را انجام دهد، بدهد هر چند خواستنش محال باشد. زيرا صحت قضيه شرطيه
منوط به امكان طرفين نيست، بلكه با امتناع طرفين نيز صادق خواهد بود، مانند: لو كان فيهما الهة الاّ اللّه لفسدتا.
(مترجم)
اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد الجزء : 1 صفحة : 153