responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد    الجزء : 1  صفحة : 118

رسم است. و آنچه فرمود: «آن را چهار جزء قرار داد» نيز جز با اين مقام مناسبت ندارد، زيرا براى عقل چهار جزء قرار دادن درست نيست مگر با توجيهاتى كه دور از حقيقت است. و اما مقام مشيّت، مقام اطلاق است و با عقل، عقل است و با نفس، نفس است و با طبع، طبع است. و مقصود از چهار جزء همان عالم عقل و عالم نفس و عالم مثال و عالم طبع است، يعنى عالمى كه داراى صورت و ماده است، و عالمى كه از ماده مجرد است نه از صورت، و عالمى كه از ماده و صورت مجرد است ولى تعلق به ماده دارد، و عالم مجرد از ماده نه از ماهيت.

و از آنچه گفتيم معناى كلام آن حضرت كه فرمود: هيچيك از آن چهار پيش از ديگرى نبود، معلوم مى‌شود. زيرا عوالم چهارگانه به اعتبار آن وجهه‌اى كه به مشيت مطلقه دارند و به اعتبار جنبه يلى الرّبى‌شان همه در عرض هم قرار گرفته و هيچ يك جلوتر از ديگرى نيست چنانكه در اوايل همين اوراق در شرح: اللّهمّ انّى أسئلك من بهائك بأبهاه ... تحقيق آن را نموديم.

و آن سه جزء كه آن را ظاهر كرد عبارتند از عالم نفس و عالم خيال و عالم طبع كه اين سه، غبار عالم خلق‌اند و نياز خلق از آن جهت كه مخلوقند به آنهاست، و اما عقل پس آن از عالم خلق نيست بلكه از عالم امر الهى است، چون از كدورتهاى عالم هيولى منزه است و ظلمت‌هاى عالم ماده و خلق متوجه او نشده و نيازى به او ندارد آن‌سان كه ماهيت به جاعل نياز ندارد و همان‌گونه كه ممتنع به واجب نيازمند نيست. پس آنچه خلق به سوى او اضافه مى‌شود و نسبت مى‌برد همان عوالم ثلاثه است و چون به مقام چهارم رسد از عالم‌

اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد    الجزء : 1  صفحة : 118
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست