اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد الجزء : 1 صفحة : 119
خلق نبوده و اين نقطه عقلى است كه جزء چهارم
مخزون عند اللّه است چنانكه فرمايد: «مفاتح غيب نزد اوست و جز او كسى آن را
نمىداند.» و از ادراكات خلق محجوب است، زيرا آنجا حكومت الهى غلبه دارد، و از اين
روست كه عقول، سراپردههاى جمال و جلال اويند و به بقاء اللّه باقى هستند نه به
ابقاء اللّه. (دقت شود).
و آنچه فرمود: «ظاهر اللّه است» يعنى اللّه ظاهر به اين اسماء است
زيرا اللّه است كه در پوشش اسماء و صفات ظاهر است، چنانكه فرمايد: «اوست كسى كه در
آسمان اله است و در زمين اله است»، «و اللّه نور آسمانها و زمين است»، «و اوست
اول و آخر و ظاهر و باطن» و فرمود: «اگر به پايينترين زمين فرود آييد هر آينه بر
اللّه هبوط خواهيد كرد» تا چه رسد به زمينهاى بالا و آسمانهاى بالا، «به هر سو
رو كنيد وجه اللّه همان سو است». يا آنكه مراد آن است كه ظاهر عبارت است از آن جهت
الهى كه در اسماء سهگانه محجوب است.
پس آن اسم چهارم به واسطه اين سه اسم محجوب شده است، يعنى عالم عقل
كه همان جهت الوهيت است محجوب است و ظاهر. پس اگر آنچه گفتيم همان از روايت مقصود
باشد اشاره لطيفهاى خواهد بود به آنچه اهل معرفت گفتهاند كه خداى تعالى در
حجابهاى خلقى ظهور فرموده و خلق با آنكه ظهور او هستند در عين حال حجاب او نيز
مىباشند، مانند صورتهايى كه در آينه ظاهر مىشوند با آنكه آن صورتها ظهور آينه
هستند حجاب او نيز مىباشند. و در اينجا اسرارى است كه به افشاگرى آنها اجازه
نيست.
مصلحت
نيست كه از پرده برون افتد راز
ور
نه در مجلس رندان خبرى نيست كه نيست
اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد الجزء : 1 صفحة : 119