اسم الکتاب : قصص الأنبياء (ترجمه النور المبين فى قصص الأنبياء و المرسلين سيد نعمت الله جزايري المؤلف : مشايخ، فاطمه الجزء : 1 صفحة : 775
راستگوترين، گشادهروترين، بخشندهترين و
عالمترين مردمان بود، همواره ذكر حقّ بر زبانش جارى بود و غذا خوردن يا صحبت با
مردم مانع از ذكر وى نبود، مراتب بخشندگى و بزرگوارى آن امام در ميان مردم زبانزد
بود و هيچ گاه از صله دادن به برادران و ديداركنندگان و آرزومندان به ستوه
نمىآمد، بسيار خاضع و خاشع بود و همواره اهل بيت خود را به تلاوت قرآن فرمان
مىداد و هر كس نمىتوانست مىفرمود، ذكر بگويد.
آن حضرت بنده مطيع سر به فرمان حقّ بود تا آنجا كه نقل شده، روزى يكى
از فرزندان حضرت به شدّت بيمار بود و امام بر فراز بسترش نگران و اندوهگين به سر
مىبرد، ولى پس از درگذشت آن طفل، امام با رويى گشاده با مردم مواجه شد، مردم كه
از اين امر متعجّب شده بودند از علّت آن سؤال كردند، امام 7 فرمود: ما به زندگى
بستگان خود علاقهمنديم و اميدواريم سالم بمانند و بهبودى يابند، امّا وقتى حكم
خدا بر فوت آنها قرار گرفت، به آنچه او دوست مىدارد گردن مىنهيم و راضى هستيم.
معاشرت آن حضرت با ديگران در نهايت ادب و بزرگوارى بود، با دوستان و
برادران دينى مصافحه مىنمود و مىفرمود: وقتى دو مؤمن با يك ديگر مصافحه مىكنند،
گناهان آن دو مانند برگى كه از درختان بريزد، فرو مىريزد و خداوند تا زمانى كه آن
دو از هم جدا شوند به آن دو مىنگرد! در رفتار با مردم بسيار نيكوكار و عفيف بود و
رفتارش با فقيران و مستضعفان تؤام با مهربانى و ملايمت بود، وقتى كار سنگينى به
غلامان خود واگذار مىكرد خودش بسم اللَّه مىگفت و با آنان همكارى مىكرد.
همواره در طلب روزى حلال مىكوشيد، و از كار و تلاش ابايى نداشت تا
آنجا كه وقتى يكى از جهّال به قصد پند دادن امام او را از كار براى دنيا بر حذر
مىدارد، امام مىفرمايد: به خدا قسم اگر مرگ در اين حالت (كسب معاش) مرا دريابد،
در حالى به نزد من آمده است كه به طاعت حقّ مشغولم و مىخواهم خود را از تو و
ديگران بىنياز سازم!
دستور ضرب سكّههاى اسلامى توسط امام 7
: در قرن اوّل هجرى صنعت كاغذ در انحصار روميان بود و مسيحيان آنجا
روى كاغذ خود عبارت (پدر، پسر، روح القدس) را حك كرده بودند، عبد الملك مروان
اسم الکتاب : قصص الأنبياء (ترجمه النور المبين فى قصص الأنبياء و المرسلين سيد نعمت الله جزايري المؤلف : مشايخ، فاطمه الجزء : 1 صفحة : 775