responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : قصص الأنبياء (ترجمه النور المبين فى قصص الأنبياء و المرسلين سيد نعمت الله جزايري المؤلف : مشايخ، فاطمه    الجزء : 1  صفحة : 549

چون در بلاد آنها بيمارى تب وجود نداشت، طريفه كاهن را فرا خواند و از اين بيمارى به او شكايت كرد، طريفه گفت: من خود نيز دچار تب هستم و اين بيمارى در اين منطقه شيوع دارد، ابن عامر گفت: پس چه بايد كرد؟ طريفه گفت: هر كس همّت بلند و شتر قوى و زاد و توشه مناسب دارد بايد بسوى قبيله ازد در عمّان حركت كند و هر كس مى‌تواند در برابر مشكلات دنيا صبر نمايد، بايد خود را با چوب اراك مداوا كند و به نزد قبيله خزاعه برود و هر كس خواهان كوههاى استوار و درختان روزى دهنده خرماست بايد به يثرب (مدينه) برود كه محل زندگى قبايل اوس و خزرج است و هر كس خواهان شراب و ساقى و پادشاهى و تاج و حرير و عسل است بايد به بصرى و عوير در سرزمين شام برود كه در آنجا خاندان جفنة بن غسّان ساكن هستند و هر كس از شما كه خواهان لباسهاى حرير و اسبان تيزرو و گنجينه‌هاى رزق و روزى و خونهاى به زمين ريخته است، بايد به سرزمين عراق برود كه ساكنان آن خاندان جذيمة الابرش هستند و ساكنان حيرة خاندان معرق مى‌باشند.

ب) ماجراى اصحاب رس‌

: در (علل الشرائع و عيون الاخبار) با اسناد به هروى از امام رضا 7 از امام حسين 7 نقل شده: سه روز قبل از شهادت پدرم على بن ابى طالب 7 مردى از بزرگان تميم به نام عمر و از پدرم سؤال كرد: اى امير مؤمنان مرا از ماجراى اصحاب رس با خبر سازيد كه در چه زمانى بوده‌اند، و منازل آنها كجا بوده و چه كسى بر آنها حكومت مى‌رانده و آيا خداوند پيامبرى بر آنها مبعوث فرموده و به چه دليل هلاك شده‌اند؟

پدرم فرمود: در باره چيزى سؤال نمودى كه قبل از تو كسى از من پرسش نكرده و هيچ كس بعد از اين در باره آن نخواهد گفت، مگر با استفاده از حديث من، و در كتاب خداى عزّ و جلّ هيچ آيه‌اى وجود ندارد جز اينكه من از تفسير آن و شأن نزولش و زمان دقيق نزول آن آگاهى و شناخت دارم و همانا همه اين علوم در سينه من جمع است، امّا طالب آن كمند و بزودى وقتى مرا از دست دادند پشيمان خواهند شد.

امّا اى برادر اهل تميم قصه اين قوم: آنها درخت صنوبرى را مى‌پرستيدند كه به آن (شاه درخت) مى‌گفتند و يافث پسر نوح آن درخت را در نزديكى چشمه‌اى به نام‌

اسم الکتاب : قصص الأنبياء (ترجمه النور المبين فى قصص الأنبياء و المرسلين سيد نعمت الله جزايري المؤلف : مشايخ، فاطمه    الجزء : 1  صفحة : 549
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست