responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : قصص الأنبياء (ترجمه النور المبين فى قصص الأنبياء و المرسلين سيد نعمت الله جزايري المؤلف : مشايخ، فاطمه    الجزء : 1  صفحة : 548

در اين مورد مى‌گوئيم: اين قوم اهل سباء بودند كه خداوند قصه آنها را در قرآن كريم بيان كرده و آنها ساكن يمن بودند، سپس سليمان 7 فرمان داد كه خليجى از آب شيرين بسوى آنها روان شود و چنين شد و بر سر راه آن رود سه سدّ عظيم ساختند كه در نتيجه آب آن خليج ميان روستاهاى آنها جريان يافت و براى آب مجاريى قرار دادند كه هر وقت مى‌خواستند به قدر احتياج مى‌توانستند از آب شيرين استفاده كنند و باغهاى سرسبزى در ديارشان روييد كه هر كس ده روز طى مسافت مى‌كرد به انتهاى آن نمى‌رسيد و آنقدر شاخه‌هاى درختان آنجا انبوه و متراكم بود كه نور خورشيد به زمين جنگل و بيشه ايشان نمى‌رسيد و از فراوانى نعمات اگر زنى زنبيلى بر سر خود مى‌نهاد و از ميان آن باغها مى‌گذشت، زنبيل او پر از ميوه مى‌شد، بدون اينكه با دست خود چيزى از درخت جدا كند و در دهات آنها از پشه و مگس و شپش و عقرب و مار اثرى نبود و دهات آنها سيزده دهكده بود كه در هر دهكده پيامبرى آنان را به سوى توحيد دعوت كرد، امّا آنها دعوت انبياء خود را نپذيرفتند، خداوند هم سيل بنيان كن عرم را بسويشان فرستاد.

مى‌گويند: در وادى يمن دو كوه وجود داشت كه در درّه ميان آن دو كوه سدّى بود كه هر گاه باران مى‌باريد، آب در پشت آن سدّ و ميان آن دو كوه جمع مى‌شد و هر گاه نياز به آب داشتند مجرايى در سدّ ساخته بودند كه از آن به قدر احتياج آب جارى مى‌شد و باغها و كشتزارهايشان را آبيارى مى‌كردند.

امّا وقتى دچار تكذيب و كفر شدند، خداوند به موشى مأموريت داد تا در آن سدّ سوراخ ايجاد كند و آب از همان سوراخ نفوذ كرد و سدّ ويران شد و سيل بنيان كن بر آنها جارى گرديد و آنها را غرق كرد.

گفته شده: آن سدّ را بلقيس براى آنها بنا كرده بود، ولى بعد از ويرانى آن خداوند باغهايشان را مبدّل به شوره‌زارى كرد كه در آنها جز خار مغيلان و درخت سدر و درخت شوره، چيزى نمى‌روييد.

(كلبى) از ابى صالح روايت مى‌كند، ابى عامر معروف به ابن ماء سماء، بعد از آنكه طريفه كاهن به او خبر داد كه در رؤياى خود ويرانى سدّ و جارى شدن سيل و ويرانى باغها را ديده، اموال خود را فروخت و خود با خانواده‌اش به جانب مكّه حركت كرد و در آنجا اقامت نمود، بعد از مدّتى آنها به بيمارى تب دچار شدند و

اسم الکتاب : قصص الأنبياء (ترجمه النور المبين فى قصص الأنبياء و المرسلين سيد نعمت الله جزايري المؤلف : مشايخ، فاطمه    الجزء : 1  صفحة : 548
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست