responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : ترجمه ارشاد شيخ مفيد المؤلف : ساعدي خراساني، محمد باقر    الجزء : 1  صفحة : 238

خويشاوندى را مراعات كند و ضمنا اجازه سخنرانى بمن مرحمت كند فرمود سوگند مده سپس از خيمه خارج شده حاجيها اطراف او را گرفتند.

حضرت امير ع حمد و ثناى الهى بجا آورده فرمود خداى متعال محمد را برسالت مبعوث ساخت و در آن روزگار در ميان عرب كسى پيدا نميشد كه كتاب بخواند و يا شايستگى ادعاى نبوت داشته باشد و آن جناب به نيروى الهى مردم را بصراط نجات دعوت مى‌كرد و سوگند بخدا منهم در نجات آنها فروگذارى نكردم و تغيير و تبديل روا نداشته و خيانتى از من سر نزد و بهمين مرام باقى بودم تا خلافت بكلى از من روگردان و بديگران متوجه شد.

مرا با قريش چه كار؟ بخدا سوگند در آن هنگام كه كافر بودند با آنان پيكار كردم و هم اكنون كه مفتون دست بى‌وفايان واقع شده‌اند با آنان مى‌جنگم و همانا مسير فعلى من بر اثر تعهديست كه دارم.

سوگند بخدا شكم باطل را مى‌شكافم تا حق را از پهلوى آن خارج سازم.

و ميدانم قريش در صدد انتقام ما برنيامده مگر از آن جهت كه خدا ما را بر آنها برترى داده و از ميانشان به بزرگى و آقائى برگزيده و اين دو شعر خواند.

بجان خودم سوگند گناه است كه دوغ خالص بياشامى و خرماى بى‌پوست را با شير و كره بخورى ما در آن وقت كه اهميتى نداشتى و اطراف تو را درختهاى خشك و خالى فراگرفته بود مقام و منزلت بتو داديم.

فصل- 20 ورود به ذى قار

چون به ذى قار ورود كرد از حاضران بيعت گرفته و سخنان زياد گفته و حمد و ثناى الهى را

اسم الکتاب : ترجمه ارشاد شيخ مفيد المؤلف : ساعدي خراساني، محمد باقر    الجزء : 1  صفحة : 238
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست