بسيار بجا آورد و فرمود پيشآمدهاى زيادى براى ما اتفاق افتاد
و ما در برابر همه آنها صبر كرديم و خوار بديدگان ما فرورفت براى امر خدا تسليم
شديم و از بوته آزمايش او بخوبى بدرآمديم و به آرزوى ثواب او بخانه نشستيم و يقين
كرديم صبر ما بهتر از آنست كه موجبات تفرقه ميان مسلمانان و خون ريزى آنان را
فراهم سازيم.
ما خانواده نبوت و
يادگارهاى رسول خدائيم و از ديگران بسلطنت رسالت او شايستهتر و معدن كرامتيم همان
كرامتى كه خداى متعال آغاز اين امت را بدان مقرر داشت.
ليكن طلحه و زبير كه از
خاندان نبوت و پيوند رسول خدا نمىباشند چون ديدند خداى متعال پس از مدتى ما را
بحق خودمان نائل گردانيد نگذاردند يك سال بلكه يك ماه كامل بسر بيايد چون گرگان
درنده و سگان دونده برويه گذشتگان بيباك خود از جا پريده و خواستند حق الهى ما را
پامال سازند و گروه مسلمانان را از اطراف ما پراكنده نمايند آنگاه بر آنها نفرين
كرد.
فصل- 21 سخنى با
كوفيان
چون كوفيها در ذى قار با
امير المؤمنين ملاقات كرده مقدمش را گرامى داشته و گفتند خدا را سپاسگزاريم كه
مجاورت ترا نصيب ما فرمود و اين نعمت را ويژه ما قرار داد و ما را بيارى تو گرامى
داشت.
امير المؤمنين ع در پاسخ
آنها از جا برخاست خطبه شروع كرده پس از حمد و ثناى الهى فرمود اى مردم كوفه شما
از گراميترين مسلمانان و با استقامتترين آنهائيد سنت پيمبر را از ديگران بهتر
بكار