اسم الکتاب : ترجمه روضة الواعظين فتال نيشابوري المؤلف : مهدوي دامغاني، محمود الجزء : 1 صفحة : 277
تابوتم بگذار و كنار مرقد جدم ببر تا تجديد عهدى كنم و سپس
مرا كنار گور مادر بزرگم فاطمه (رضى الله عنها) ببر و آنجا به خاك بسپار. و اى
برادر! خواهى ديد كه اين قوم (بنى اميه) مىپندارند كه شما مىخواهيد مرا كنار
پيامبر 6 به خاك بسپريد و جمع خواهند شد و شما را از آن منع خواهند كرد و ترا به
خدا سوگند مىدهم كه در مورد من حتى به اندازه يك خون گرفتن خون بزمين نريزد. سپس
امام حسن 7 به امام حسين 7 در باره خانواده و فرزندان و ما ترك خويش و مطالبى
كه امير المؤمنين على 7 سفارش فرموده بود وصيت كرد و آنچه را كه امير المؤمنين على
به هنگامى كه او را به جانشينى خود منصوب فرموده بود گفته بود به امام حسين 7
فرمود و شيعيان خود را راهنمايى فرمود كه امام حسين را جانشين خود قرار داده است و
آن حضرت را به امامت پس از خويش منصوب فرمود. و چون امام حسن 7 درگذشت امام حسين
ايشان را غسل داد و كفن كرد و بر تابوت نهاد و حركت كردند. مروان و همراهان او كه
از بنى اميه بودند هيچ شك و ترديد نكردند كه آنان مىخواهند جسد مطهر را كنار مرقد
رسول خدا به خاك بسپرند. جمع شدند و زره پوشيدند و سلاح برداشتند و همين كه امام
حسين 7 جنازه را كنار مرقد پيامبر آورد كه تجديد عهدى فرمايد، بنى اميه به
مقابله ايشان آمدند و عايشه هم سوار بر استرى شد و مىگفت:
مرا با شما چه كار است
كه مىخواهيد كسى را به خانه من درآوريد كه دوستش نمى- دارم؟ مروان هم شروع به
هياهو كرد و بانگ برداشته بود كه چه بسا جنگ كه از صلح و آرامش بهتر است. آيا بايد
عثمان در دورترين نقطه مدينه به خاك سپرده شود و حسن را كنار مرقد پيامبر به خاك
بسپرند؟ اين هرگز نخواهد شد و من شمشير خواهم كشيد و نزديك بود ميان بنى هاشم و
بنى اميه جنگ و خون ريزى درگيرد.
ابن عباس به مروان گفت:
برگرد و به همان جا كه از آنجا آمدهاى برو كه ما نمىخواهيم پيكر سالار خود را
كنار رسول خدا به خاك بسپريم، بلكه مىخواهيم به زيارت مرقد پيامبر تجديد عهدى
كند، و سپس بر طبق وصيت خودش او را كنار گور مادر بزرگش فاطمه بنت اسد دفن خواهيم
كرد و اگر وصيت فرموده بود كه او را كنار مرقد جد بزرگوارش پيامبر دفن كنيم،
مىدانستى و مىديدى كه تو كوچكتر و درماندهتر از آنى كه ما را از اين كار باز
دارى، و امام حسن 7 به خدا و پيامبرش و حرمت قبر ايشان آگاهتر از آن است كه چون
ديگران به زور و بدون اجازه، آنجا درآيد. ابن عباس سپس به عايشه رو كرد و به او
گفت: اى واى كه روزى بر استر و روزى بر
اسم الکتاب : ترجمه روضة الواعظين فتال نيشابوري المؤلف : مهدوي دامغاني، محمود الجزء : 1 صفحة : 277