responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : رهاورد خرد، ترجمه تحف العقول المؤلف : ابن شعبه حرّاني    الجزء : 1  صفحة : 224

(1) گفتند: بخل چه باشد؟ گفت: آنچه را در دست خود بينى (و نگهدارى) مايه شرف پندارى و آنچه را انفاق كنى تلف شده شمارى.

(2) گفتند: برادرى چيست؟ گفت: همراهى برادروار در سختى و آسايش.

(3) گفتند: ترس چه باشد؟ گفت: گستاخى بر دوست و گريز از دشمن.

(4) گفتند: توانگرى چيست؟ گفت: خرسندى به قسمتى كه نصيب افتاده، هر چند كم باشد.

(5) گفتند: نيازمندى چيست؟ گفت: آزمندى نفس به هر چيز.

(6) گفتند: نيك بخشى (جود) چه باشد؟ گفت: بخشش دسترنج خود.

(7) گفتند: پس كرم چيست؟ گفت: خويشتن‌دارى و پيماندارى در سختى و خوشى.

(8) گفتند: دليرى چيست؟[1] گفت: هماوردى با زورمندان قويدست.

(9) گفتند: نيرومندى چيست؟ گفت: شدّت زورآورى و ستيزه‌[2] با نيرومندترين مردمان.

(10) گفتند: خوارى چيست؟ گفت: ترسيدن بگاه راستى (و ابراز حقيقت) (11) گفتند: ساده‌لوحى چيست؟ گفت: مبارزه تو با فرمانده خود و آن كس كه مى‌تواند به تو زيان رساند.[3] (12) گفتند: والايى چيست؟ گفت: بجا آوردن زيبا و ترك نازيبا.

(13) گفتند: دور انديشى چيست؟ گفت: دوام وقار و بردبارى‌[4] و نرمش با فرماندهان و خويشتن‌دارى از تمام مردمان.

(14) گفتند: شرف چيست؟ گفت: همراهى با دوستان و نگهدارى همسايگان.

(15) گفتند: بى‌نصيبى چيست؟ گفت: از دست دادن بهره‌اى كه به تو پيشنهاد شده است.

(16) گفتند: تهى مغزى چيست؟ گفت: پيروى از دونان و همنشينى با گمراهان.

(17) گفتند: درماندگى در سخن چيست؟ گفت: ريش به بازى گرفتن و (دم به دم) سينه صاف كردن هنگام سخن.

(18) گفتند: دلاورى چيست؟ گفت: هم نبردى با يلان و پايدارى در پيكار (مردان).

(19) گفتند: دردسرافزايى چيست؟ گفت: سخن گفتن تو در چيزى كه به تو مربوط نباشد.

(20) گفتند: كم عقلى چيست؟[5] گفت: نابخرد در (صرف) مال و خواركننده آبروى خويش (كم عقل‌


[1] در پاره‌اى نسخه‌ها به جاى« الجرأة»[ الجزاء- مجازات‌] آمده( كه مناسبتى ندارد.- م.)

[2] در پاره‌اى نسخه‌ها به به جاى« منازعة»[ و مقارعة- سركوب‌] آمده است.

[3] در تاريخ ابن كثير[ معاداتك امامك و رفعك عليه كلامك- دشمنى‌ورزيدن تو با امام خود و بانگ برداشتن تو به روى او] آمده و در معانى الاخبار از برادر بزرگوارش امام حسين عليهما السّلام‌[ معاداتك اميرك و من يقدر على ضرّك و نفعك- دشمنى‌ورزيدن تو با فرماندهت و كسى كه مى‌تواند زيانيت زند يا سوديت رساند] آمده است.

[4] در پاره‌اى نسخه‌ها به جاى« طول الأناة»[ .. الاناءة] آمده است.

[5] در تاريخ ابن كثير به جاى« و ما السفاه؟ .... المتهاون بعرضه»[ و ما السيد ... المتهاون في عرضه‌] آمده است( كه اگر السيّد به معناى سرور و سيادت باشد با دنباله عبارت متعارض است و اگر السّيد به معناى بزكلان، و گرگ، و شير بيشه باشد هيچ يك مناسبتى ندارد و ظاهرا اشتباه نسّاخ است.- م.)

اسم الکتاب : رهاورد خرد، ترجمه تحف العقول المؤلف : ابن شعبه حرّاني    الجزء : 1  صفحة : 224
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست