اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين الجزء : 1 صفحة : 194
وجود انسان به جاى خدا قرار مىدهد، و
چهرهى معبودى به خود مىگيرد، و انسان را به بردگى و اسارت مىبرد، و او را به
جاى اينكه عبادت و اطاعت خدا كند به عبادت و اطاعت خود وامىدارد.
آيا ديدى كسى كه هواى خود را معبود خود گرفت، آيا تو مىتوانى به
هدايت او اقدام كنى و نگهبانش از هلاكت باشى؟
انسان وقتى از ابتداى ورود به ميدان حيات هرچه را ديد خواست، هرچه را
شنيد دنبال كرد و به هرچه ميل نمود در به دست آوردنش كوشيد، شكم را بدون قيد و شرط
پاسخ داد، شهوت را بدون محاسبه جواب داد، در به دست آوردن ثروت و ملك و املاك و در
به چنگ آوردن مقام، حق احدى را رعايت نكرد، در حقيقت به كارگاه ساختن بت هوا وارد
شده، و پس از مدتى با دست خود موفق به بت تراشى شده و آن بت را در درون خويش جاى
داده، و خود را به عبادت بت خود ساخته اسير و گرفتار نموده!
متأسفانه كثيرى از مردم محصول عمرشان تبديل باطن به بتخانه، و
نتيجهى تلاششان ساختن و تراشيدن بت هوا، و كارشان پرستش اين بت است، كه به قول
عارفان بيدار دل:
مادرِ بتها، بت نفس شماست
اين بتپرستان، جان جاندارى را محترم نمىدانند، براى آبروى كسى ارزش
قايل نيستند، حق مالكيت احدى را رعايت نمىكنند، از ناموس يك مملكت گذشت
نمىنمايند، براى خود هر چيزى را حق خود مىدانند و براى ديگران