responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين    الجزء : 1  صفحة : 172

در امان ماندم‌[1].

توبه‌ى قوم يونس‌

سعيد بن جبير و گروهى از مفسّرين، داستان قوم يونس را بدين گونه روايت كرده‌اند: قوم يونس مردمى بودند كه در منطقه‌ى نينوا در اراضى موصل زندگى مى‌كردند. آنان از قبول دعوت يونس امتناع داشتند، سى و سه سال مردم را به خداپرستى و دست برداشتن از گناه دعوت كرد، جز دو نفر كسى به او ايمان نياورد، يكى شخصى به نام روبيل و ديگرى به نام تنوخا.

روبيل از خانواده‌اى بزرگ و داراى علم و حكمت بود و با يونس سابقه‌ى دوستى داشت، تنوخا مردى بود عابد و زاهد، و كارش تهيّه‌ى هيزم و فروش آن بود.

يونس از دعوت قوم خود طَرْفى نبست، به درگاه حق از قوم نينوا شكايت برد، عرضه داشت: سى و سه سال است اين جمعيت را به توحيد و عبادت و كناره‌گيرى از گناه دعوت مى‌كنم و از خشم و عذابت مى‌ترسانم ولى جز سركشى و تكذيب پاسخى نمى‌دهند، به من به چشم حقارت مى‌نگرند و به كشتن تهديدم مى‌نمايند. خداوندا! آنان را دچار عذاب كن كه ديگر قابل هدايت نيستند. خطاب رسيد: اى يونس! در ميان اين مردم اشخاص جاهل و اطفال در رحم و كودكان خردسال، پيران فرتوت و زنان ضعيف وجود دارند، من كه خداى حكيم و عادلم و رحمتم بر غضبم پيشى جسته، ميل ندارم بى‌گناهان را به گناه گنهكاران عذاب كنم، من دوست دارم با آنان به رفق و مدارا معامله كنم و منتظر توبه و بازگشتشان باشم، من تو را به سوى آنان فرستادم كه نگهبان آنان باشى و با آنها با رحمت و مهربانى رفتار نمايى، و به واسطه‌ى مقام شامخ نبوّت‌


[1] - اسرار معراج: 84.

اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين    الجزء : 1  صفحة : 172
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست