اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين الجزء : 1 صفحة : 173
دربارهى آنها به صبر رفتار كنى، و به مانند
طبيب آگاهى كه به مداواى بيمارانش مىپردازد با مهربانى به معالجهى گناهانشان
اقدام كنى!
از كمى حوصله براى آنان درخواست عذاب مىكنى، مرا پيش از اين پيامبرى
بود به نام نوح كه صبرش از تو زيادتر بود و با قومش بهتر از تو مصاحبت داشت، با
آنان به رفق و مدارا زيست، پس از نهصد و پنجاه سال از من براى آنان درخواست عذاب
كرد و من هم دعايش را اجابت كردم.
عرضه داشت: الهى! من به خاطر تو بر آنها خشم گرفتم، چه آنكه هر چه
آنان را به طاعتت خواندم بيشتر بر گناه اصرار ورزيدند، به عزّتت با آنها مدارايى
ندارم و به ديدهى خيرخواهى به ايشان ننگرم، بعد از كفر و انكارى كه از اينان ديدم
عذابت را بر اينان فرست كه هرگز مؤمن نخواهند شد. دعوت يونس از جانب حق پذيرفته
شد، خطاب رسيد: روز چهارشنبه وسط ماه شوال پس از طلوع آفتاب بر آنان عذاب
مىفرستم، آنها را خبر كن.
زمانى كه چهارشنبهى وسط شوال رسيد در حالى كه يونس ميان قوم نبود،
روبيل آن مرد حكيم و آگاه بالاى بلندى آمد، با صداى بلند گفت: اى مردم! منم روبيل
كه نسبت به شما خيرخواه هستم، اينك ماه شوال است كه شما را در آن وعدهى عذاب
دادهاند، شما پيامبر خدا را تكذيب كرديد ولى بدانيد كه فرستادهى خدا راست گفته،
وعدهى خدا را تخلّفى نيست اكنون بنگريد چه خواهيد كرد.
مردم به او گفتند: به ما راه چاره را نشان بده، چه اينكه تو مردى
عالم و حكيمى، و نسبت به ما مهربان و دلسوزى.
گفت: نظر من اين است كه پيش از رسيدن ساعت عذاب، تمام جمعيّت از شهر
خارج شوند، ميان زنان و فرزندان جدايى اندازند، همه با هم روى به حق كرده از سوز
دل به درگاه خدا بنالند و به حضرتش زارى و تضرع آرند، و از روى
اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين الجزء : 1 صفحة : 173