responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين    الجزء : 1  صفحة : 170

يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ»[1].

و گروهى ديگر به گناه خويش اعتراف كردند، عمل نيك و بدى را به هم آميختند، باشد كه خدا توبه‌ى آنان را بپذيرد، همانا خداوند آمرزنده‌ى مهربان است.

پيامبر به ام سلمه فرمودند: توبه‌ى ابولبابه پذيرفته شد، عرضه داشت: يا رسول اللَّه! اجازه مى‌دهيد قبولى توبه‌ى او را من به او بشارت دهم، فرمودند:

آرى. ام سلمه سر از حجره بيرون كرد و قبولى توبه‌اش رابه او بشارت داد.

ابولبابه خدا را به اين نعمت سپاس گفت، چند نفر از مسلمانان آمدند تا او را از ستون باز كنند، ابولبابه مانع شد و گفت: به خدا سوگند نمى‌گذارم مرا باز كنيد مگر اينكه رسول خدا بيايد و مرا آزاد كند.

پيامبر آمدند و فرمودند: توبه‌ات قبول شد، اكنون به مانند وقتى هستى كه از مادر متولد شده‌اى، سپس ريسمان از گردنش باز كرد.

ابولبابه گفت: يا رسول اللَّه! اجازه مى‌دهى تمام اموالم را در راه خدا صدقه بدهم؟ فرمودند: نه، اجازه‌ى دو سوم مال را گرفت، فرمودند: نه، اجازه‌ى پرداخت نصف مال را گرفت، فرمودند: نه، يك سوم آن را درخواست كرد، حضرت اجازه داد[2].

توبه‌ى آهنگر

راوى اين داستان عجيب مى‌گويد: در شهر بصره وارد بازار آهنگران شدم، آهنگرى را ديدم آهن تفتيده را با دست روى سندان گذاشته و شاگردانش با پتك‌


[1] - توبه( 9): 102.

[2] - تفسير قمى: 1/ 303؛ تفسير برهان: 4/ 535؛ بازگشت به خدا: 423.

اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين    الجزء : 1  صفحة : 170
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست