responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين    الجزء : 1  صفحة : 167

گردم و تا آخر عمر با تو زندگى خوشى داشته باشم‌[1].

توبه‌ى بِشر حافى‌

بشر مردى بود خوشگذران و اهل لهو و لعب، اغلب اوقات در خانه‌ى خود مجلس آوازه خوانى و بزم گناه داشت، روزى امام موسى بن جعفر 7 از كنار خانه‌ى او عبور كردند، در حالى كه صداى آوازه خوانان و مطربان بلند بود. امام به خدمتكارى كه كنار درِ خانه ايستاده بود فرمودند: صاحب اين خانه بنده است يا آزاد؟ پاسخ داد: آزاد است، حضرت فرمودند: راست مى‌گويى، اگر بنده بود از مولايش مى‌ترسيد. خدمتكار وارد خانه شد، بشر در حالى كه كنار سفره‌ى شراب بود از علّت دير برگشتن او پرسيد، خدمتكار گفت: شخصى را در كوچه ديدم، از من بدينگونه سؤال كرد و من بدين صورت پاسخ گفتم. كلام موسى بن جعفر 7 آنچنان در قلب بشر اثر كرد كه ترسان و هراسان با پاى برهنه از منزل بيرون آمد و خود را خدمت حضرت رسانده به دست مبارك امام توبه كرد، آنگاه با چشم گريان به خانه برگشت و براى هميشه سفره‌ى گناه را جمع كرد و عاقبت در زمره‌ى زاهدان و عارفان قرار گرفت‌[2].

تائب، اهل بهشت است‌

معاوية بن وهب مى‌گويد: با جمعى به سوى مكّه حركت كرديم، پيرمردى در كاروان بود، در عبادت سخت كوش ولى به صورتى كه ما اعتقاد به ولايت اهل بيت داشتيم و اميرالمؤمنين را جانشين بلافصل پيامبر مى‌دانستيم اعتقاد نداشت، به همين خاطر مطابق مذهب خلفاى جور نمازش را در سفر تمام مى‌خواند.


[1] - اسرار معراج: 28.

[2] - روضات الجنات: 2/ 130.

اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين    الجزء : 1  صفحة : 167
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست