سنّ و سال من در شگفت شده و مىگفت: عجب نيست! زيرا تو بدعاى
امام 7 زادهشدهاى.
امّا آنچه در پارهاى از
كتب مذكور است كه شيخ در خراسان و بهنگامى كه پدرش به زيارت مشهد مقدّس امام رضا
7 مشرّف شده بود بدنيا آمده است ما در اين مورد به سندى دست نيافتهايم
كه صحّت اين مدعا را اثبات كند، و نيز هيچ يك از شيعيان را نديدهايم كه ذكرى از
آن كرده باشند، البتّه خدا بهتر مىداند.
وفات مؤلّف و آرامگاه
او
: او در سال 381 هجرى در
حالى كه بيش از هفتاد سال از عمر پر ثمرش مىگذشت چشم از جهان فرو بست، آرامگاه او
در شهر رى بفاصله كوتاهى از مرقد حضرت عبد العظيم حسنى- رضى اللَّه عنه- و در كنار
باغ طغرل در باغچه مصفّائى قرار گرفته، و داراى بقعه و بارگاهى است كه در عين
سادگى، از شكوهى روحانى برخوردار است و مردم به زيارت آنجا رفته و بدان تبرّك
مىجويند، و ساختمان آن بدستور فتحعلى شاه قاجار در سال 1238 تجديد بنا گرديد،
البته اين باز سازى پس از ظهور كرامتى كه گفتگوى آن در ميان مردم دهان بدهان
مىگشت و براى شاه و امراء و دولتمردان او به ثبوت رسيد انجام شد، تفصيل ماجرا را
پارهاى از بزرگان همچون خوانسارى در كتاب روضات، و تنكابنى در قصص العلماء، و مامقانى
در تنقيح المقال، و خراسانى در منتخب التواريخ، و قميّ در فوائد الرّضويّة و
ديگران در كتب خود ذكر كردهاند- رحمهم اللَّه- خوانسارى در مورد اين واقعه چنين
مىگويد: از جمله كرامات شيخ كه در اين دوره آشكار شد و موجب باز شدن چشم و
روشنائى ديده صاحبدلان گرديد و توجّه مردمان بسيار را بخود معطوف ساخت، اين قضيّه
بود كه: زمانى در اثر طغيان آب باران حفره و شكافى در آرامگاه شريف شيخ- رحمه
اللَّه- واقع در نزديكى شهر رى (كه بخش كوچك بجا مانده از رى قديم است، و امروز از
اعتبار و رونق و شهرت پيشين اثرى در آن مشاهده نمىشود) پديد آمد، و وقتى براى
اصلاح و مرمّت آن به بازرسى و جستجوى آن حدود پرداختند به سردابى برخوردند كه قبر
شيخ در آن قرار داشت، و چون بدان جا وارد شدند بدن شريفش را تر و تازه يافتند كه
غير از عورت او