آن بزرگوار در همان سال
به بغداد رفت و از جمعى از مشايخ آنجا نيز حديث شنيد، از آن جمله: أبو الحسن علىّ
بن ثابت الدّواليبيّ، و أبو محمّد الحسن بن محمّد بن يحيى العلويّ الحسينيّ معروف
به ابن أبى طاهر، و ابراهيم بن هارون الهيستيّ بودهاند.
از فهرست نجاشى چنين بر
مىآيد كه صدوق- رحمه اللَّه- بار ديگر در سال 355- هجرى به بغداد رفته است، و
شايد اين سفر در راه بازگشت از زيارت خانه خدا صورت گرفته است.
در سال 354 وارد شهر
كوفه شد و در آنجا نيز از جمعى از مشايخ به سماع حديث پرداخت كه از آن جمله بودهاند
محمّد بن بكران النقّاش، و أحمد بن إبراهيم ابن هارون الفاميّ (در مسجد كوفه)، و
نيز الحسن بن محمّد بن سعيد الهاشميّ الكوفي، و أبو الحسن عليّ بن عيسى (كه در
مسجد كوفه مجاور بوده)، و أبو القاسم الحسن بن محمّد ابن السكونى المذكّر، و أبو
ذرّ يحيى بن زيد بن العبّاس بن الوليد البزّاز، و أبو الحسن علىّ ابن الحسين بن
سفيان بن يعقوب بن الحارث بن إبراهيم الهمدانيّ (كه در منزل خود در شهر كوفه براى
او نقل حديث كرده است) و نيز الحسن بن محمّد بن الحسن بن إسماعيل السكونيّ (نيز در
منزل خود در كوفه) از جمله آن مشايخ بودهاند.
و در فيد پس از بازگشت
از مكّه، أبو عليّ أحمد بن أبي جعفر البيهقيّ براى او نقل حديث كرده است. در همان
سال پس از بازگشت از خانه خدا وارد شهر همدان شد و از بزرگان و مشايخ آنجا حديث
شنيد كه از جمله آنان أبو أحمد القاسم بن محمّد ابن احمد بن عبدويه السرّاج الزاهد
الهمدانيّ، و محمّد بن الفضل بن زيدويه الجلّاب الهمدانيّ بودهاند، همچنين أبو
العبّاس الفضل بن الفضل بن العبّاس الكندىّ الهمدانيّ در آنجا براى او حديث كرده و
او را اجازه نقل داده است.
او دو بار ديگر چنان كه
از مجالس المؤمنين بر مىآيد مشهد امام علىّ بن موسى الرضا عليهما السّلام را
زيارت كرد، يك بار در سال 367 كه طى آن در روز جمعه هفدهم ذى الحجّة و روز غدير خم
در آن شهر بر عليّ بن الحسين الحسينيّ ابو البركات، و أبي بكر محمّد بن على إملاء
كرد. و قبل از محرّم سال 368 به رى بازگشت و مجلس بيست و هفتم را در روز جمعه
ابتداى محرّم در آن شهر املاء كرد.