اسم الکتاب : علم سلوک المؤلف : فضلى، على الجزء : 1 صفحة : 48
اگر كسى را ديديد كه كراماتى هويدا ساخت،
بهگونهاى كه به هوا رفت، فريفته او نشويد؛ بلكه نيك بنگريد كه او چگونه با امر و
نهى و حفظ حدود الاهى و اداى شريعت معامله مىكند.[1]
سهل تسترى (م. 283 ق):
هر وجود و يافتى كه كتاب و سنت به درستى آن گواه ندهد، باطل است. اين
حال و راه صوفيان است و هر كه حالى جز اين ادعا كند، ديوانه دروغگوست.[2]
ابراهيم خواص (م. 291 ق):
العلم كله في كلمتين: لاتتكلف ما كفيت و لا تضيع ما استكفيت
؛ رنج مكش در طلب آنچه در قسمت ازلى براى تو كفايت كرده شده است و آن
رزق است و ضايع مگردان آنچه از تو كفايت آن طلب كردهاند و آن انقياد احكام
خداوندى است از اوامر و نواهى.[3]
جنيد بغدادى (م. 297 ق):
تمام راهها بر خلق بسته است؛ مگر آنكه درپى رسول اكرم رود و از سنت
او پيروى كند و ملازم طريقه او باشد.[4]
گروهى هستند كه سخن از اسقاط اعمال مىكنند و اين سخن بر من بسيار
گران است. آن كس كه دزدى كند و زنا كند، برتر از كسى است كه چنين مىگويد. همانا
عارفان، اعمال را از خدا مىگيرند و در آن اعمال به خدا باز مىگردند.[5]