اسم الکتاب : علم سلوک المؤلف : فضلى، على الجزء : 1 صفحة : 47
شبى رسول اكرم 6 نزد عايشه بود. نيمههاى
شب حضرت براى نماز شب و تهجّد به پا خواست و آن قدر ايستاد تا پاهاى مباركشان
متورم شد. عايشه عرض كرد: اى رسول خدا! چرا خود را به رنج و زحمت مىاندازيد، با
آنكه خداى سبحان همه گناهان گذشته و آينده شما را بخشيده است؟ حضرت فرمود: اى
عايشه! آيا عبد شكور و بنده شكرگزار نباشم.[1]
نكتهاى كه بايد در اينجا بدان اشاره كنيم، اين است كه شريعت درواقع
تجلى حقيقت است؛ مانند نماز كه از مشاهده حقيقت برخاسته است؛ چنانكه در حديث معراج
آمده است: «رسول خاتم 6 چون به عرش نگريست و عظمت خداى سبحان را مشاهده كرد، به
ركوع رفت و آنگاه كه علوّ خداى سبحان را مشاهده كرد، به سجده افتاد.»[2] بنابراين آن كس كه به راستى به
حقيقت رسيده و بارگاه خداى هستى را مشاهده كرده است، به حتم لباس شريعت بر تن
مىكند.
پايبندى به شريعت در زبان بزرگان عرفان
اكنون جملاتى از عارفان در ضرورت تعبد به شريعت در تمام مراحل عرفان
را ذكر مىكنيم.
ذوالنون مصرى (م. 245 ق):
علامت محبت به خداى عزوجل آن است كه متابع حبيب خداى بود در اخلاق و
افعال و اوامر و سنن.[3]
بايزيد بسطامى (م. 261 ق):
[1] - محمد بن يعقوب كلينى، الأصول من الكافى، ج 2، ص
123.
[2] - محمدباقر مجلسى، بحارالأنوار، ج 18، ص 359؛ محمد
بن حسن حر عاملى، وسائل الشيعة، ج 5، ص 465.