هم بنده او باش و عملت موافق با خضوع و خشوع
باشد و با صفاء باطن آنچه را كه بر زبان مىآورى تصديق نما، چرا كه او تو را بنده
آفريد، و به تو دستور داده است كه با قلب و زبان و جوارح و اعضايت بنده او باشى، و
عبوديت و بندگيت را براى او بربوبيتش محقق سازى، و بدانى كه زمام همه موجودات عالم
بدست او است و براى آنها حتى يك لحظه هم جز بقدرت و مشيت او وجودى نيست و جملگى از
اينكه بدون اذن و اراده او در ملك و مملكت او كمترين كارى انجام دهند عاجزند.
مىگويم از اشاراتى كه در اين كلمات شريفه آمده است مبادا غافل شوى
بخصوص اينكه مىفرمايد: و بندگى براى او را به ربوبيت او محقق ساز، زيرا تحقق
عبوديت بربوبيت جز به تفويض كامل و تسليم مطلق از جميع جهات تمام نمىشود، و
اينها نيز جز به اينكه بنده به اين حقيقت معرفت پيدا كند كه هيچچيز بدون قدرت و
مشيت او براى او ميسر نمىگردد و هرگاه كه اين را دانست و با تمام وجود بدان معتقد
بود به گونهاى كه اين اعتقاد در افعال و اعمال او اثر گذاشت ديگر در عالم وجود جز
خدا مؤثرى نمىبيند و در عالم هستى فاعلى به غير او مشاهده نمىكند در نتيجه از
همه مىبرد و به او مىپيوندد و چشم طمع به كسى نخواهد داشت و حول و قوهاى براى
خود نخواهد ديد و توحيد علمى او به مرتبه تمام و كمال خواهد رسيد، و در گواهى و
شهادتش به يكتائى خداوند صادق خواهد بود و اما كسى كه خير را مثلا جز در مال و
ثروت نمىبيند، و عطاكننده و مانعى جز مردم نمىشناسد، حركت چنين فردى با توحيد در
تضاد است، و چنين كسى اگر هم بزبان شهادت بر يكتائى خداوند بدهد اين گفتهاش، نفاق
و خداوند خود گواهى داده كه منافقان