شرور و بديها، نسبت به عواقب خيرى كه براى
مؤمن دارد چيزى جز رحمت نيست، او مىگويد كه آيا خداوند قادر نيست كه همين خيرات
را بدون اين رنج و ناگواريها به او برساند؟ اينجا است كه آن مسكين از جواب در
مىماند. و آنچه كه الآن در جواب باين سؤال به خاطرم گذشت اينست كه همان گونه كه
از كلام خداى متعال كه مىفرمايد:
و هيچچيزى نيست مگر اينكه خزائنش نزد ما است، و ما جز به اندازه
معلوم از آن فرونفرستيم. فهميده مىشود ذات اقدس حق در افاضه فيض، هم از نظر كمى و
هم از نظر كيفى، ساير صفات را به صفت حكمت مقيد نموده و قدرت و رحمت او هم مستثناى
از اين امر نيست و براى حكيم، هيچ آفرينش، و هيچ كار، و هيچ جود و بخشش و رحم و
عطوفتى كه منافى با حكمت او باشد نخواهد بود.
[بهره بنده از صفت رحمانيت خداوندى]
مطلب ديگر اينكه بهره بنده از صفت رحمان اينست كه هيچ مستمندى را
وانگذارد مگر اينكه به اندازهاى كه در توان دارد نيازش را بر طرف كند، و در
همسايگى و شهر خود اگر فقيرى ديد خود را در رفع نياز او متعهد ببيند، و در رفع
نيازمنديش بمال و يا آبرو و يا شفاعت نزد ديگران، كوشش كند و اگر از همه اينها
عاجز بود با دعاء او را كمك كند، و از نيازمندى و احتياج او غمگين باشد و خود را
در ضرر و يا حاجت او سهيم بداند. اما بهره او از رحمت رحيميه پروردگار به اينست كه
ببندگان غافل او ترحم كند، و آنان را از راه غفلت و بىخبرى بازگردانيده و با
موعظه و ارشاد و مهربانى و لطف- نه با قهر و غضب- به خدا دعوت نمايد، و به
گناهكاران بديده رحمت بنگرد نه به چشم سرزنش، و هر گناهى