مطلب اول در اين زمينه علم باين حقيقت است كه ذات اقدس حق از ميان
ساير انواع حيوانات آدمى را به داشتن لباس كرامت بخشيد، و او را بزرگوار داشت و
سزاوار است كه بنده شكرگزار از اين نعمت باشد.
و كمترين مرتبه شكر در اين جهت اينست كه بنده در اين كرامت با آنچه
خواسته حق تعالى است به مخالفت نپردازد، زيرا مخالفت با مولا، با نفس كرامت او، نزد
عقل قبيحتر و زشتتر خواهد بود، و اين مخالفت به چند وجه است:
اول اينكه در تهيه لباس، با دستورات شرع مخالفت كند، به اينكه پارچه
آن از راه غصب و يا بافتههاى حرير يا طلا باشد.
دوم اينكه با اسراف و زيادهروى در مقدار لباس با او به مخالفت
برخيزد.
سوم اينكه در فرم لباس راه مخالفت را در پيش گيرد، و لباس را بيش از
حد بلند بدوزد، و يا اينكه شبيه لباس زنها و يا كفار بدوزد، و بگمان من شباهت به
كفار در لباس از بقيه موارد زشتتر و قبيحتر است،