اسم الکتاب : از كوچه رندان المؤلف : زرين كوب، عبدالحسين الجزء : 1 صفحة : 110
8
دو رند
رند تا جورى كه با نام شاه شجاع در شيراز بر جاى «محتسب» نشست در
آغاز امارت شادخوارى و بىبندوبارى دوران بواسحاقى را تجديد كرد.
شهر رندان، با آغاز امارت او يك لحظه سختيها و تنديهاى محتسب را از
ياد برد و مژده رندانه حافظ را «كه دور شاه شجاع است مى دلير بنوش» مثل سروش غيب
تلقى كرد. درست است كه اين شاه رندان، از خشونتى كه نسبت به پدر كرده بود پشيمان
شد و او را با عهد و پيمان به شيراز آورد، اما وقتى بدعهدى و توطئهجويى وى آشكار
شد ديگر بار وى را به- زندان فرستاد- به قلعهاى كه پنج سال بعد شاهد مرگ او گشت.
قلمرو امير- مبارز بين توطئهكنندگان تقسيم شد. اصفهان و ابرقوه از آن شاه محمود
شد، كرمان از آن سلطان احمد، و فارس از آن شاه شجاع. خواجه برهان وزير هم كه در
سقوط محتسب هنوز شاعر شيراز وى را آصف جماقتدار مىپنداشت از وزارت بر كنار شد، و
چندى بعد، گويا بسبب سختگيريهايى كه در دوران وزارت به- اشارت و خواست امير مبارز
نسبت به اين شاهزادگان كرده بود، بقتل آمد (ذىالحجه 760). وزارت هم به قوام الدين
صاحب عيار رسيد كه پيش از آن سالهاى دراز پيشكار و مربى شاه شجاع بود و يكچند نيز
در كرمان عنوان نايبالسلطنه مىداشت.
براى حافظ، كه از حكومت محتسب آن همه نارضايى داشت، اين تغيير اوضاع
مايه اميد بود. وزير تازه نيز مثل خواجه برهان در حق وى اظهار محبت مىكرد و اظهار
التفات. از همان اوايل ورود وى به شيراز، نام حافظ
اسم الکتاب : از كوچه رندان المؤلف : زرين كوب، عبدالحسين الجزء : 1 صفحة : 110